خلاصه داستان : لی جون سونگ، سونگ جه هیو و پارک مین وو با هم از دبیرستان فارغ التحصیل شدند و اکنون در بیست سالگی هستند. جون سونگ در دوران دبیرستان یک ستاره در حال ظهور فوتبال بود، اما رویاهایش از بین رفت. بعد از اینکه برای مدتی راهش را گم کرد...

Two young men happen to kidnap their friend and demand ten billion won as ransom.

خلاصه داستان : کی وو و جی سوک ازدواج کرده اند و دو فرزند دارند. آنها بی خانمان هستند و با چادر زدن در توقف گاه ها به زندگی ادامه می دهند. کی وو با بهانه گم کردن کیف پول، از مردم درخواست پول می کند و…

Depicts the process of meeting a family who lives a homeless life like camping along a highway rest area, and a couple who accidentally hold hands and the process of the birth of a new family. The story of a family wandering the streets with the hope that they will meet the warmth and affection, compassion, trust, and hope between people who still exist in the cold reality, is revived with the courage and help of someone.

خلاصه داستان : با تا می به عنوان مدیر یک شرکت بزرگ وب کار می کند.او در اواخر 30 سالگی است و کاملا ادم رقابتی است.با رقابتی بودن او، تا می از موفقیت لذت میبرد.روش هایی که او برای برنده شدن از آن استفاده می کند،اون در این فکره که آیا او کار درست را با زندگی خود انجام می دهد یا خیر.آیا او بیش از حد زندگی شخصی خود را فدای موفقیت کرده است؟

The stories of ambitious career women working at the top of the best portal sites in the IT industry. Paved with wins and losses, their road to success takes a new turn when love comes along the way.

خلاصه داستان : جونگ با-روم یک افسر پلیس تازه کار است. او فردی صادق است و برای رسیدن به عدالت تلاش می کند. پس از اینکه Ba-Reum با یک قاتل روانی روبرو می شود که تمام ملت را در ترس قرار می دهد، زندگی او کاملاً تغییر می کند.

A psychopath's ruthless serial murders have left the entire nation gripped with fear and chaos. A honest and justice-seeking rookie police officer and a veteran detective with tragic past, face against the killer. After the encounter with the psychopath, their lives totally change.

خلاصه داستان : داستان سریال درباره زندگی عاشقانه و واقع گرایانه چهار نفر میباشد. این چهار نفر همگی در شعبه یک بانک که 99مین سالگرد تاسیس خود را جشن می گیرد، باهم آشنا می شوند…

Moon Ha-won is an AI programmer and he is the founder of AH Company. He is a consistent person with a good heart. Meanwhile, Han Seo-woo works as a classical music recording engineer. Her life is unstable without a family or house, but she is a positive person.