خلاصه داستان :

A story about the illusion of getting rich in Romania. In a country where stories of striking it rich are everywhere, anyone thinks such a thing is not only possible, but it's easily achievable. The storyline follows two destinies: one is of a young couple, Marius and Cosmina. Marius wrote an imaginary name on a lottery promotion ticket just to drag Cosmina. And the draw makes him the winner. The other is of two adults. Because of their lack of knowledge when it comes to modern technology, they get fooled by e-mail spam, fall for a false online lottery and loose their last savings. The stories meet at the end, when they loose all hope and refuse their only chance of getting rich. Finally we realize that the illusion of becoming rich puts ordinary people in extraordinary situations.

خلاصه داستان : یک تازه کار موافقت می کند که کالای اشتباه را در ازای پول تحویل دهد. او به زودی خواهد فهمید که این سفر دیدگاه او را در مورد زندگی برای همیشه تغییر خواهد داد.

A young man from Constanța who has his own business aims to expand, but he doesn't have the resources.

خلاصه داستان : داستان یک بازیکن فوتبال آفریقایی که در یک شهر کوچک مجارستانی زندگی می کند. او مرتکب جرمی می شود که...

A mysterious wanderer (Isaach De Bankolé) settles into a strange homestead on the parched Hungarian plains populated by an odd assortment of outcasts, in this stunning, dreamlike reverie from ambitious director Szabolcs Hajdu.

خلاصه داستان : داستان فیلم درباره یک خانواده است که متوجه شده اند که یک زمین ارزشمند در هاوایی به آنها ارث رسیده است ولی ....

Hawaii is a story on the struggle of inheriting $3 million in communist-era Romania when owning $1 could mean losing your freedom and touches on the theme of how money could buy if not happiness, at least the freedom to choose unhappiness.

خلاصه داستان : یک سرباز شبه نظامی از شوق، دسته خود را رها می کند و تصمیم می گیرد برای آرمان انقلاب بجنگد. ستوان او و بقیه خدمه در شب سردرگم 22-23 دسامبر 1989 به دنبال او می گردند.

Out of enthusiasm, a Militia soldier abandons his platoon and decides to fight for the cause of the Revolution. His Lieutenant and the rest of the crew look for him during the confused night of 22-23 December 1989.

خلاصه داستان : کریستی با واسلوئی مبهم و کسل کننده ، یک افسر پلیس جوان ، وظیفه شناس ، لاکونیک است و اخیراً با آنکا ، یک معلم ازدواج کرده است. او بچه ای را که سیگار می کشد دنبال می کند و ممکن است دوستانش را تأمین کند. کریستی از انتصاب بدش می آید: مشخصاً بچه فروشنده نیست ، دستگیری زندگی او را خراب می کند و کریستی تصور می کند رومانی به زودی ماری جوانا را تحمل خواهد کرد. مافوق صریحاً به او می گوید که قانون قانون است و پرونده را با دستگیری سریع به پایان می رساند. کریستی می خواهد خبرچین را دنبال کند ، جوانی که پدرش یک سازنده است. کریستی تماشا می کند ، سیگار می کشد ، گزارش می نویسد ، می خواهد با دادستان ملاقات کند. آیا پلیس می تواند وجدان داشته باشد

A cop named Cristi must go undercover to trail teen Victor who is suspected of selling pot in the north-eastern city of Vasliu.

خلاصه داستان : یک روزنامه نگار در حین تحقیق در مورد سرویس مخفی روسیه در یک توطئه تروریستی در مسکو گرفتار می شود.

A journalist gets caught up in a terrorist plot in Moscow while investigating the Russian secret service.

خلاصه داستان : سه مرد پس از اینکه در یک لاتاری برنده شده، در راه متوجه می شوند که بلیط هایشان دزیده شده است و ...

3 men from a provincial town who are in an urgent need for money so they decide to buy a lottery ticket. They win the lottery, but very soon, the ticket gets stolen.

خلاصه داستان : "پاوئل" عاشق دو زن شده، یکی همسرش "آندریا"، مادر بچه هایش و زنی که 10 سال گذشته را با او سپری کرده و دیگری معشوقه اش "رالوکا"، زنی که به "پائول" کمک کرد از نو خودش را بسازد، "پائول" باید تا قبل کریسمس بین این دو زن یکی را انتخاب کند... * این نسخه از فیلم دارای هاردساب انگلیسی می‌باشد.

Paul Hanganu loves two women. Adriana his wife and the mother of their daughter, the woman with whom he's shared the thrills of the past ten years, and Raluca the woman who has made him redefine himself. He has to leave one of them before Christmas.

خلاصه داستان : آقای «لازارسکو» 63 ساله می‌باشد و احساس می‌کند روزهای پایانی عمرش فرا رسیده است. او به محض اینکه احساس بیماری می‌کند درخواست آمبولانس کرده و به بیمارستان منتقل می‌شود. پزشکان بیمارستان از انجام عمل جراحی امتناع می‌کنند و...

Mr. Lazarescu is a retired Romanian engineer, spending his time in the company of his cats and booze. When he starts feeling unusually ill, he first seeks painkillers from his neighbors. It soon becomes apparent that Lazarescu is indeed sick, and an ambulance arrives with a nurse who has a few ideas about what could be the problem. However, a major traffic accident and poor organization leaves little room in Romanian hospitals for the fading Lazarescu.

خلاصه داستان :

Roman returns to the land near the Ukrainian border he has just inherited from his grandfather. Fully decided to sell this vast but desolate property, he is warned by the local cop that his grandfather was a local crime lord and his men will not let go of the land - and their smuggling business - without a fight.

خلاصه داستان : راه بازگشت فراریان گولاگ سیبری چهار هزار مایل پیاده تا آزادی در هند سفر می کنند...

At the dawn of WWII, several men escape from a Russian gulag—to take a perilous and uncertain journey to freedom as they cross deserts, mountains and several nations.