خلاصه داستان : علیرغم اینکه شخصیت اصلی خواهان یک زندگی دوباره متولد شده آرام است، این دختر کالج سابق به عنوان یک شرور به سطح حداکثر می رسد.

This college kid wants nothing more than a quiet life. So when she's reborn as Yumiella, the hidden villainess of an Otome RPG, she's not exactly thrilled. Still yearning for peace, she abandons her evil duties to live a more discreet life. Until her gamer side kicks in, and she accidentally reaches level 99! Now, everyone suspects that she's the infamous Demon Lord. What future awaits her?

خلاصه داستان : پس از مرگ پتا، خواهر کوچکتر و نابغه او نول تصمیم می گیرد جایگزینی به نام پتا بسازد.

Girl genius "Null" has just lost her beloved big sister "Peta" in an accident. But don’t you worry! She’ll just use her naturally gifted intelligence to bring her big sister back as a robot! But is her newly-revived big sister just a little different than before? It’s time for the wacky comedy hijinks of little sister "Null" and big sister robot "Peta"! "Big Sis! Your plug fell out of the wall!"

خلاصه داستان : یک دانش‌آموز دبیرستانی به نام جیرو یاکوین با آکاری واتانابه، دختری که در ابتدا جیرو را نفرت‌انگیز می‌دانست همکاری می کند، اما آنها موافقت می‌کنند که امتیازات کافی را کسب کنند تا بتوانند شریک زندگی خود را به افرادی که واقعاً دوست دارند تغییر دهند.

The story centers on third-year high school student Jiro Yakuin, who gets saddled with his gyaru classmate Akari Watanabe for the class's "marriage training" project about practicing to be a married couple. Jiro is the complete opposite of Akari, but the two know that if they do well they will be able to switch partners to end up with their respective crushes, and so they force themselves to act like the perfect married couple.

خلاصه داستان : شون توکینو، دانش آموز دبیرستانی، پس از مرگ پدر و مجروح شدن خواهرش، از بازی مورد علاقه خود دست می کشد. او در یک کافه ورزش های الکترونیکی کار می کند و با دوستان دوران کودکی خود که گیمر هستند، وقت می گذراند. ناگهان، او متوجه می شود که کافه "FOX ONE" بدهی زیادی دارد. برای کمک به کافه، شون و دوستانش تصمیم می گیرند مسابقات "Xaxerion Championship" را برنده شوند. با احساس گناه، شون دوباره به دنیای بازی های آنلاین می پرد و با باکورتس-کن (انفجار-کن)، یکی از دوستان قدیمی خود روبرو می شود.

The story centers on Shun Tokinoya, a second-year high school living with his mother and younger sister. After his father's death in an accident and his sister's injury, he quit the game he was passionate about, and now works at an esports café called "FOX ONE." He spends all his time studying and working part-time while hanging out with his childhood gaming friends. Suddenly, he learns that "FOX ONE" has a huge amount of debts. In order to repay the debts, Shun and his friends aim to win the "Xaxerion Championship" and win the prize money. With a sense of guilt, Shun jumps back into the world of online games, and is confronted by Bakuretsu-kun, who used to play the game with him.

خلاصه داستان : راکورو هیزوتوم دانش آموز سال دوم دبیرستان فقط به یک چیز علاقه دارد: پیدا کردن "بازی های مزخرف" و به اتمام رساندن آنها. بنابراین وقتی او با بازی جدید VR آشنا می‌شود، مرحله مقدماتی را به پایان رسانده و مستقیماً وارد مرحله عملی می شود.

Rakuro Hizutome only cares about one thing: beating crappy VR games. He devotes his entire life to these buggy games and could clear them all in his sleep. One day, he decides to challenge himself and play a popular god-tier game called Shangri-La Frontier. But he quickly learns just how difficult it is. Will his expert skills be enough to uncover its hidden secrets?

خلاصه داستان : به مدت قرن‌ها بود که بشریت با قدرت جادو، هدیه‌ای از جانب جادوگران جهت یاری به بشر، رشد می‌کرد. اما اوضاع عوض شده است. توسعه علمی گیربکس‌ها باعث شده تا جادو و جادوگران نامرئی شوند. تا آزادسازی بشر از لکه جادو، امپراتوری قدرتمند ردیا، شکار دیوانه‌واری را علیه همه جادوگران آغاز کرد. آدونیس تنها پسر بچه‌ای بود که وقتی شکار آغاز شد، شاگرد جادوگری بود که عمیقاً علاقه‌مند به او بود. وقتی بدست امپراتوری کشته می‌شود، آدونیس قسم انتقام می‌خورد. قدرت این جادوگر خشمگین باعث جریان خون خواهد شد!

Witches were once respected for the wisdom and magic they gifted to humans. But with the rise of the Gear Expansion era, the new science community deemed them as enemies who hindered the progress of society. Thus began the slaughter of all witches, including one who had mentored a human boy named Adonis. After witnessing her death, Adonis vows to bring bloodshed and terror to the human race.

خلاصه داستان : هایاتو پس از به ارث بردن کافه شکست خورده مادربزرگ مرحومش، آن را به عنوان یک مزاحم می بیند و قصد دارد آن را با پولی سریع بفروشد. تا اینکه متوجه می شود پنج دختر زیبا در آنجا اقامت دارند! وقتی از او التماس می‌کنند که کافه را باز نگه دارد، هایاتو با اکراه تسلیم می‌شود. آیا او می‌تواند در حالی که زندگی با این زنان سرکش را یاد می‌گیرد، مغازه کنار دریا را مدیریت کند؟

After inheriting his late grandmother’s failing café, Hayato sees it as a bother and plans to sell it for a quick buck. Until he discovers five beautiful girls staying there! When they beg him to keep the café open, Hayato reluctantly gives in. Can he manage the seaside shop while learning to live with these unruly women?

خلاصه داستان : یونا پانزده ساله ترجیح می دهد در خانه بماند و با وسواس بازی VRMMO مورد علاقه اش را به انجام هر کار دیگری از جمله رفتن به مدرسه ترجیح دهد. وقتی یک به‌روزرسانی عجیب و غریب جدید یک لباس خرس منحصربه‌فرد با توانایی‌های فوق‌العاده به او می‌دهد، یونا پاره می‌شود: لباس به‌طور غیرقابل تحملی زیبا است، اما برای پوشیدن در بازی خجالت‌آور است. اما پس از آن او ناگهان خود را به دنیای بازی منتقل می کند، با هیولاها و جادوهای واقعی روبرو می شود و لباس خرس تبدیل به بهترین سلاح او می شود!

Fifteen-year-old Yuna prefers staying home and obsessively playing her favorite VRMMO to doing anything else, including going to school. When a strange new update gives her a one-of-a-kind bear outfit that comes with overpowered abilities, Yuna is torn: the outfit is unbearably cute, but too embarrassing to wear in-game. But then she suddenly finds herself transported into the world of the game, facing down monsters and magic for real, and the bear suit becomes the best weapon she has!

خلاصه داستان : پس از خیانت یارانش، هارویوشی، قوی ترین پیشگو، در آستانه مرگ قرار گرفت. به امید خوشبختی در زندگی بعدی، او تکنیک تناسخ مخفی را امتحان کرد و به دنیای دیگری فرستاده شد! در یک خانواده جادوگر متولد شد، جادویی که او به ارث نبرد در مقایسه با توانایی های قبلی او به عنوان یک اونمیوجی کم رنگ شد. "چه کسی به جادو نیاز دارد؟ من با تکنیک های قدیمی خود در این دنیا زنده خواهم ماند!"

Betrayed and on the brink of death, genius exorcist Haruyoshi Kuga still has an ace up his sleeve—a reincarnation spell. With a successful incantation taking him to a new world reborn as Seika Lamprogue into a distinguished wizard family, his only wish is to find happiness. But as Seika’s onmyō art exceeds this world’s magic, will he be able to live an easy, happy-go-lucky life?

خلاصه داستان : ساخت مبلمان و دوستی وجوه مشترک زیادی دارند. نیت، تلاش و سخت کوشی برای هر دو صنعت مورد نیاز است. این داستان دخترانی است که در یک ساختمان باشگاه DIY هر دو در حال ترسیم آینده خود هستند. هیچ یک از این کارها آسان نیست، اما این مانع هیچ یک از آنها نمی شود. مبلمان، دوستی ها و آینده - آنها همه چیز را با دستان خود می سازند!

Building furniture and friendships have a lot in common. Intention, effort, and hard work are needed for both crafts. This is a story of girls in a DIY club building both as they carve out their futures. None of it comes easy, but that doesn’t stop any of ’em. Furniture, friendships, and the future—they’re building it all with their own hands!

خلاصه داستان : Rein یک هیولا رام کننده است که در کنار قهرمانان برای سرنگون کردن پادشاه شیطان می جنگد. اما یک روز رفقای او را بی فایده اعلام می کنند و از مهمانی بیرون می کنند و پس از آن تصمیم می گیرد زندگی بی دغدغه ای را به عنوان یک ماجراجو آغاز کند. در طول آزمونی که او باید برای تبدیل شدن به یک ماجراجو قبول شود، با دختری به نام کاناد برخورد می کند که مورد حمله یک هیولا قرار می گیرد. راین جان خود را به خطر می اندازد تا مطمئن شود که می تواند فرار کند، اما سپس هیولا را در یک ضربه به زمین می اندازد. معلوم می شود که کاناد از قبیله بی اندازه قدرتمند مردم گربه است، یکی از قوی ترین گونه ها! او مجذوب ترکیب استعداد و طبیعت لطیف او می شود و می پرسد: "آیا سعی می کنی مرا اهلی کنی؟" راین با قوی ترین دختر گوش گربه ای قرارداد می بندد و زندگی جدید خود را به عنوان یک ماجراجو آغاز می کند. قهرمانانی که او را از مهمانی بیرون کردند، و همچنین دیگر گونه های قوی تر، به قدرت او توجه می کنند.

Rein is a Beast Tamer who fights alongside heroes to bring down the Demon King. But one day his comrades declare him useless and kick him out of the party, after which he decides to start a carefree life as an adventurer. During the test he must pass to become an adventurer, he runs into a girl named Kanade who is being attacked by a monster. Rein risks his life to make sure she can escape, but then she brings down the monster in one hit. It turns out that Kanade is from the inordinately powerful tribe of cat people, one of the strongest species! She becomes attracted to his combination of talent and gentle nature and asks: "Would you try to tame me?" Rein forms a contract with the strongest cat-eared girl and starts his new life as an adventurer. The heroes who kicked him out of the party, as well as other stronger species, take notice of his power.

خلاصه داستان : داستان این انیمه در مورد تاکویا ساکاموتو، یک بازیکن قدرتمند در بازی آنلاین MMORPG به نام Cross Reverie است. او به قدری قوی است که دیگر بازیکنان او را “شاه شیاطینی” می‌نامند. یک روز، او به دنیای دیگری منتقل می‌شود و در آنجا با دو دختر جوان به نام‌های رم و شیرا روبرو می‌شود. حالا تاکویا باید با مشکلات و ماجراهای جدید در دنیای جدیدش مواجه شود.

When it comes to the fantasy MMORPG Cross Reverie, none can match the power of the Demon King Diablo. Possessing the game’s rarest artifacts and an unrivaled player level, he overpowers all foolish enough to confront him. But despite his fearsome reputation, Diablo’s true identity is Takuma Sakamoto, a shut-in gamer devoid of any social skills. Defeating hopeless challengers day by day, Takuma cares about nothing else but his virtual life—that is, until a summoning spell suddenly transports him to another world where he has Diablo’s appearance! In this new world resembling his favorite game, Takuma is greeted by the two girls who summoned him. They perform an Enslavement Ritual in an attempt to subjugate him, but the spell backfires and causes them to become his slaves instead. With the situation now becoming more awkward than ever, Takuma decides to accompany the girls in finding a way to unbind their contract while learning to adapt to his new existence as the menacing Demon King.

خلاصه داستان : آکادمی سحر و جادو آرنولد مدرسه ای برای نخبگان است... و ری وایت فقط پسر معمولی شماست. در واقع به نظر می رسد که او اصلاً در جادو مهارت خاصی ندارد و کمی کلوتز است. به همین دلیل است که او هیچ ربطی به این شایعه ندارد که یکی از جادوگران بزرگ، جادوگر یخی، یکی از اعضای کلاس ورودی است ... درست است؟

The Arnold Academy of Magic is a school for the elite...and Ray White is just your ordinary guy. In fact, he doesn't seem particularly skilled with magic at all, and is a bit of a klutz. Which is why he has nothing to do with the rumor that one of the great magicians, the Iceblade Sorcerer, is a member of the incoming class...right?

خلاصه داستان : آی او به دوستانش در مهد کودک داستان انتخاب نامش توسط پدرش را بازگو می‌کند....

Ao Horie’s father, a popular erotic fiction author, chose Ao’s name because A stands for “apple” and O stands for “orgy”! Desperate to escape her father’s legacy and get into a prestigious university, Ao devotes herself to studying instead of pursuing romance. She has no time for boys, but there’s just one problem: Kijima, her handsome and popular classmate, just confessed his love to her! And to make matters worse, she can’t stop thinking dirty thoughts about him! Looks like escaping her father’s influence will be harder than she thought…

خلاصه داستان : بالاخره بعد از سالها عشق ورزیدن یک طرفه، «نائویا موکای» با دوست دوران کودکی‌اش یعنی «ساکی ساکی» قرار می گذارد. با این وجود، در همان حین که خود را پایبند به این عشق می داند از سمت فردی دیگر یک اعتراف عشقی دریافت می کند و...

Mukai Naoya has loved Saki Saki since grade school, and when she finally accepts his feelings, he's at his happiest. But one day, a cute girl named Minase Nagisa confesses to him! Not wishing to choose only one over another, Naoya chooses to go out with both of them!! What will be of this love triangle that challenges morality itself?

خلاصه داستان : کو، یک پسر بی قرار، شب ها راه می رود. یک شب او با ناناکوسا، یک دختر خون آشام آشنا می شود و عاشق او می شود.

Nanakusa is a vampire. That's okay with human Ko. He wants to be one too. But transformation doesn't come that easily... When Nazuna invites Ko to spend the night at her place in an abandoned building, he's stoked! But then he awakens to kisses on his neck with a little too much bite to them... Is it just the delicious taste of his blood that makes her meet him night after night for late-night adventures, conversation and...naps? Or something else? Then, when a cute girl from Yamori's past shows up and competes for his attention, his budding relationship with the undead is put to the test!

خلاصه داستان : پنج سال قبل، موساشی و دوستش کویجیرو کانه‌ماکی به هم قولی دادند، که وقتی بزرگ شدند هر دو سامورایی بشوند، گروهی تشکیل داده و به شکار اهریمنان بپردازند. اما از آن زمان خیلی چیز ها عوض شده. در جامعه ای که اکنون اهریمنان را ستایش و پرستش میکند، سامورایی ها مطرود و منفور هستند. موساشی که با ترس آرزوی سامورایی شدن خود را پنهان کرده، در حالی که بعنوان یک معدنچی در این جامعه زندگی میکند، مهارت های شمشیرزنی خود را نیز مخفیانه بهبود می بخشد. در این میان، کویجیرو با وجود این که از نسل سامورایی هاست، از خیر قول میان خود و دوست دیرینش می گذرد. با این حال دیدگاه اون بعد نجات دادن موساشی از یک حادثهٔ مرگبار تغییر میکند. هرچند هنوز درگیر این موضوع است، کویجیرو به امید کشف احساس واقعی اش، به همراه موساشی عازم سفری می شود. این دو بدون آنکه بدانند این دنیای ناشناختهٔ اهریمن کشی چه برای آنها چه در چنته دارد، با سر وارد آن میشوند. حال سوار بر مرکب های آهنین، این قهرمانان پانزده ساله تصمیم دارند که آوازهٔ تباه شدهٔ سامورایی ها را پاک کرده و دنیا را از شیاطین پاک کنند.

During the Warring States era, the feuding generals were suddenly struck down one after another by the demonic Kishin. In the 150 years since, groups of individuals have continued to resist Kishin control. They are called Bushi bands. When they were young, Musashi and Kojiro would hear tales about the Bushi from Kojiro's father, and the two of them dream to form the strongest Bushi band. One day, as Musashi struggles with his choices, he witnesses humans being torn apart by oni. Forced to face the truth, Musashi rises up against the powerful oni to make his dream with Kojiro come true!

خلاصه داستان : در سال 2045، دو کودک متولد شده در ماه و سه کودک از زمین پس از حادثه ای که در ایستگاه فضایی آنها رخ داد، سعی می کنند زنده بمانند.

In 2045, two children born on the moon and three kids from Earth try to survive after an accident on their space station leaves them stranded.

خلاصه داستان : انتقام جویان توکیو (به انگلیسی : Tokyo Revengers) ‌سریالی انیمیشن ، اکشن ، درام و علمی و تخیلی ، محصول کشور ژاپن است که در سال 2021 پخش شده‌ است. خالق سریال انتقام جویان توکیو ، کن واکویی است. بازیگرانی چون گریفین پواتو ، یو هایاشی ، یوکی شین ، تاتسوشیسا سوزوکی ، آزومی واکی ، ای جی بکلس ، ویل چوی و لیزی فریمن در سریال انتقام جویان توکیو به صداپیشگی میپردازند. یک مرد میانسال که زندگی موفقی ندارد ، در زمان به عقب باز میگردد تا بتواند عشق دوران دبیرستانش را نجات دهد. او بایستی رهبر یک گروه خلافکار در مدرسه اش شود و …

Takemichi Hanagaki is a freelancer that’s reached the absolute pits of despair in his life. He finds out that the only girlfriend he ever had, in middle school, Hinata Tachibana, had been killed by the ruthless Tokyo Manji Gang. The day after hearing about her death, he’s standing on the station platform and ends up being pushed over onto the tracks by a herd of people. He closes his eyes thinking he’s about to die, but when he opens his eyes back up, he somehow had gone back in time 12 years. Now that he’s back living the best days of his life, Takemichi decides to get revenge on his life.

خلاصه داستان : در دنیایی که در آن دختران اسبی وجود دارند، اسب دختر ویژه هفته از روستا به شهر می رود تا در آکادمی Tracen تحصیل کند. او و همکلاسی هایش در مسابقات اسب دوانی Twinkle Series شرکت می کنند تا عنوان "دختر اسبی شماره 1 ژاپن" را کسب کنند.

In a world very much like our own, great race horses of the past have a chance to be reborn as "horse girls"—girls with the ears and tails of horses as well as their speed and endurance. The best of these horse girls go to train at Tokyo's Tracen Academy, hopefully moving on to fame and fortune as both racers and idols. Special Week, a high school horse girl from the countryside, has just transferred to Tracen, and she's determined to fulfill her promise to her mother to become the best horse girl in Japan. On her way to school, she takes a pit stop at the race track and instantly falls in love with Silence Suzuka's style, becoming determined to race on the same team as her.

خلاصه داستان : یک گروه مخلوقات شیطانی به اسم آراتاما هست که به مردم حمله میکنه و یه گروه میکو که از قدیم با شمشیر اونا رو جنگیری میکنن. اونایی که یونیفرم و شمشیر دارن به نام توجی شناخته میشن که رسما در پلیس به نام توکوبتسو سایچی کیتوتای شناخته میشن. اونا به طور رسمی اجازه دارن که از شمشیرشون در مواقع اضطراری استفاده کنن. دولت 5 مدرسه برای تمرین دخترای با استعداد دبیرستانی و راهنمایی ایجاد کرده. اونا زندگی دانش آموزیشون رو به صورت عادی میگذرونن و از شمشیر و قدرتاشون در ماموریتاشون استفاده میکنن که از مردم محافظت کنن. در بهار 5 مدرسه با هم رقابت میکنن. بین دخترایی که به رقابت میپردازن یکی هست که خیلی پرشور تر از بقیه ست. شمشیرش اونو به کجاها میکشونه؟

There's an evil creature called Aratama that attacks people, and a group of Miko has been exorcising those creatures using swords since olden times. Those who wear uniforms and swords are called Toji, who are officially called Tokubetsu Saishi Kitoutai (Special Ritual Maneuver Team) in the police association. They are officially approved to wield the swords by the government officials. The government has established five training schools consisting of junior and senior high levels for the female students to attend. They spend their student life normally, and use special skills with the swords when they're doing missions to protect people. In the spring, these five schools are to take part in a competition. Among the girls who train for the competition, there's a girl who's a bit more passionate than any other girls. Where would the girl with the sword aim?