خلاصه داستان : زنی میانسال در اقدامی نا امیدانه برای پیدا کردن خود، همسر و خانواده اش را ترک می کند...

The triumphs and failures of middle age as seen through the eyes of runaway American housewife Mary Wilson, a woman who believes that ultimate reality exists above and beyond the routine procedures of conscious, uninspired, everyday life. She feels cheated by an older generation that taught her to settle for nothing less than storybook finales, people who are disillusioned and restless and don't know why, people for whom life holds no easy answers.

خلاصه داستان :

A marshal nicknamed "The Hangman" because of his track record in hunting down and capturing wanted criminals traces a robbery suspect to a small town. However, the man is known and liked in the town, and the citizens band together to try to help him avoid capture.

خلاصه داستان : آکر کوچک خدا در دهه 1950، یک کشاورز فقیر پنبه جورجیا و پسرانش به دنبال طلایی هستند که احتمالاً توسط پدربزرگشان در مزرعه دفن شده بود، اما مشکلات مربوط به فقر، خیانت، بیکاری و مشروبات الکلی خانواده آنها را تهدید می کند...

In the 1950s, a poor Georgia cotton farmer and his sons search for the gold presumably buried on the farm by their grandfather but problems related to poverty, marital infidelity, unemployment and booze threaten to destroy their family.

خلاصه داستان : دو زن جوان، کتی فیلیپس و دایان امری مشکل موتور ماشین در یک شهر کوچک را دریافت می کنند. وقتی آنها خیانت کلانتر شهر را میبینند، به اتهام های دروغین محکوم و به زندان می افتند، جایی که آنها دست به اعمال مدیریت نگهبانان می زنند و ...

Two UCLA coeds have engine trouble in small Southern town. When they spurn the local sheriff's advances he arranges for them to be taken to the women's prison on trivial charges (the judge is a cousin), where they must endure atrocities at the hands of the administrators of the prison and the prison guards.

خلاصه داستان : در شهر مرزی آرام بیترز ، ویو ، اختلاف بین دامدار بلز استارت (رابرت رایان) و کشاورز هال کرین (آلن مارشال) در شرف وقوع یک نزاع خونین است. اما هنگامی که یک ناخدا سوار سوار ، جک برون (برل آیوز) ، سوار بر دوش می شود ، نبردها تهدیدی جدید محسوب می شوند

Blaise Starrett is a rancher at odds with homesteaders when outlaws hold up the small town. The outlaws are held in check only by their notorious leader, but he is diagnosed with a fatal wound and the town is a powder keg waiting to blow.

خلاصه داستان : شمش طلا به ارزش یک میلیارد دلار از قطاری در دانمارک به سرقت می رود. مظنون اصلی "کنت ماسیمو کانتینی" است. دولت آمریكا "مت هلم"، یكی از مأمورین ارشد خود را برای تحقیق و پس گرفتن طلاها به آنجا می فرستد ...

When Count Contini attempts to destroy the world's economy by masterminding the theft of $1 billion in U.S. gold, ICE chief MacDonald summons secret agent Matt Helm to stop him.

خلاصه داستان : زنی که ماشینش در بیابان خراب می شود و مورد حمله دوچرخهسواران قرار می گیرد راهی یک شهر کوچک می شود ، جایی که ساکنان شهر توسط موتورسواران روانی وحشت می شوند.

A woman whose car breaks down in the desert finds her way to an abandoned town, where she is menaced by a gang of psycho bikers.

خلاصه داستان : همسران استپفورد جوآنا ابرهارت با خانواده‌اش به شهر کوچک استپفورد، کانکتیکات آمده است، اما به زودی متوجه می‌شود که حقیقتی شوم در رفتار بسیار عالی ساکنان زن نهفته است...

Joanna Eberhart has come to the quaint little town of Stepford, Connecticut with her family, but soon discovers there lies a sinister truth in the all too perfect behavior of the female residents.

خلاصه داستان : یک نوازنده جوان مبارز و طرفدار فداکار ریکی نلسون می‌خواهد مانند بت او باشد و یک ستاره راک شود.

A struggling young musician and devoted fan of Ricky Nelson wants to be just like his idol and become a rock star.

خلاصه داستان : داستان فیلم مردی به نام رایان را دنبال می‌کند که در میان یک بحران شخصی و روحی بسیار سخت و دشوار گیر افتاده است. اما او با کمک پدر و خانواده‌اش تلاش می‌کند تا از این بحران خارج شود که در این بین زندگی‌اش برای همیشه تغییر می‌کند و…

As things start to unravel in Ryan's (Stephen Baldwin) life, he is left feeling vulnerable, insignificant and wondering why. With his priorities on everything but God, he begins to isolate himself from those around him as his hardships multiply. In the midst of the big-picture perspective his struggles give him, God places people around him to help him more clearly understand the profound plan He has for our lives. He relearns how to truly rely on God through the suffering life brings and how to be confident in the intricate plan that threads together perfectly like a tapestry.

خلاصه داستان : آمبروز دام پزشکی‌ست که در جنگ زخمی شده و بعد از نجات یافتن از مرگ به منطقه‌ای میرود که در آنجا مردم به شکل مرموزی کشته می‌شوند

When deadly attacks from a nearby forest beset a secluded retirement community, it is up to a blind army veteran to discover what the residents are hiding.