خلاصه داستان : برد و کیت سه سال با هم بوده اند ، عاشق ، سرگرم کننده ، همه کارها را با هم انجام داده اند و قصد ازدواج یا فرزند ندارند. صبح کریسمس ، آنها در حال عزیمت به فیجی هستند ، به دو مجموعه پدر و مادر مطلقه خود گفته اند که دیگر کار خیرخواهانه انجام نمی دهند. از طریق لجن زدن ، آنها چاره ای جز ملاقات با هر یک از چهار پدر و مادر متبحر خود ندارند. هر روز که پیشرفت می کند ، برد و کیت بزرگ شدن خود را به یاد می آورند ، هر یک بیشتر درمورد دیگری یاد می گیرند و کیت متوجه می شود که ممکن است زندگی او به آن خوبی که می تواند باشد نباشد. آیا آنها به اندازه کافی یکدیگر را می شناسند تا بتوانند طوفانی را که خانواده ها به وجود می آورند تحمل کنند
Brad and Kate have made something of an art form out of avoiding their families during the holidays, but this year their foolproof plan is about go bust -- big time. Stuck at the city airport after all departing flights are canceled, the couple is embarrassed to see their ruse exposed to the world by an overzealous television reporter. Now, Brad and Kate are left with precious little choice other than to swallow their pride and suffer the rounds.
-
-
-
-
امتیاز روتن تومتو
25%
-
41/100
-
1 بار برنده جایزه و 1 بار نامزد دریافت جایزه