خلاصه داستان : "فرانچسکو تاراملی " یک روانشناس است که با زندگی عاشقانه ی سه بیمار خود ...

Francesco is a psychoanalyst grappling with three hopeless causes: a bookseller in love with a book thief, a lesbian hell-bent on becoming straight after a heartbreak, and an 18-year-old in a relationship with a much older married man. Unfortunately, these patients are also his three beloved daughters!

خلاصه داستان : یک کارگر ساختمانی از جذابیت و شجاعت خود در تلاش برای به دست آوردن بودجه کافی برای ساخت پروژه رویایی خود استفاده می کند...

Benito González is a flamboyant engineer in Melilla, with a brash and pushy personality. His dream is to build the tallest building ever in the region. After his girlfriend leaves him, he devotes himself entirely to his ambitions, deciding to let nothing get in his way. He marries the daughter of a billionaire, intending to use her father's money to realise his project. Benito waltzes his way through a career of excess, fetishes and deceptions, but the personal conflicts he unleashes ultimately send his life spiraling down to disaster.

خلاصه داستان : پس از بیرون آمدن سالم از ملاقات با "باندا دلا ماگلیانا"، چهار دوست، مجرمان بداهه، در رد پای زنی در حال فرار قرار می گیرند که تمام پول آنها را دزدیده است.

خلاصه داستان : فرانچسکو یک قصر قدیمی را از یک عمه ترک به ارث می برد و برای بازسازی آن به استانبول می رود.

Francesco and Marta run a husband-and-wife design company in Rome. When Francesco's aunt dies in Instanbul he travels there to sort out the hamam turkish steam bath that she left him. He finds a love and warmth in his realtives' Instanbul home that is missing from his life in Italy.

خلاصه داستان : فیلم در مورد یک مامور سابق مافیا به نام سانتو است که وقتی دشمنان قدیمی او، خانواده‌اش را می‌کشند، همراه با دخترش سوفیا، به شهر میلان فرار می‌کند.

After old enemies kill his family, a former mafia enforcer and his feisty daughter flee to Milan, where they hide out while plotting their revenge.

خلاصه داستان : فیلم داستان یک پدر مستبد و بی دینست که به خدا هیچ اعتقادی ندارد، ولی فرزندش قصد دارد تا کشیش بشود و ...

The son of an atheist, authoritarian father, believed to be liberal, wants to become a priest.

خلاصه داستان : فرانک مارتین بهترین کار در تجارت است. عامل سابق نیروهای ویژه خود را به عنوان "حمل و نقل" مزدور که کالاها را جابجا می کند - انسان یا چیز دیگری - استخدام می کند. او بسیار ساده است ، او ارائه می دهد ، بدون سوالی پرسیده می شود. فرانک از مدیترانه فرانسه به میامی ، فلوریدا نقل مکان کرده است ، جایی که به عنوان به نفع یک دوست ، فرانک در حال رانندگی برای خانواده ثروتمند بیلینگز است. خیلی کم است که می تواند حمل و نقل را شگفت زده کند ، اما جک بیلینگز جوان همین کار را کرده است. فرانک به طور غیر منتظره ای با جک ، 6 ساله ، که او به مدرسه می رود و از آنجا پیوند خورده است ، پیوند خورده است. اما هنگامی که جک ربوده شد ، فرانک باید از مهارت های جنگی آزمایش شده

Professional driver Frank Martin is living in Miami, where he is temporarily filling in for a friend as the chauffeur for a government narcotics control policymaker and his family. The young boy in the family is targeted for kidnapping, and Frank immediately becomes involved in protecting the child and exposing the kidnappers.

خلاصه داستان : سنرنتولا برای فرار از سایه و نقشه‌های شیطانی نامادری و شش خواهر ناتنی‌اش که همگی روی کشتی مگاراید زندگی می‌کنند، مبارزه می‌کند، کشتی‌ای که در بندر ناپل آینده رو به زوال است.

Cenerentola struggles to escape the shadow and evil schemes of her stepmother and six stepsisters who all live aboard the Megaride, a ship stuck in the port of a decaying future Naples.