خلاصه داستان : داستان رنگارنگ زنی به نام نشه و خانواده اش که تحصیل پزشکی را رها کرده و ازدواج کرده و صاحب فرزند شده و پس از بزرگ شدن بچه ها با استفاده از عفو به مدرسه بازگشتند.

Neşe, who left university life for her family and children, decides to return to the faculty after years.....

خلاصه داستان : یکی از معروف‌ترین سوپراستارهای ترکیه را دنبال می‌کند که شب‌ها افرادی را که خشونت علیه زنان و کودکان مرتکب می‌شوند، شکار می‌کند.

Yasemin Derin, a famous actress in Turkey, has been living a double life for many years. Hiding behind her fame, this unexpected second life of Yasemin drags her into the middle of an adventure full of secrets.

خلاصه داستان : در یک بیمارستان، پرستاری دو نوزاد دختر را در بدو تولد تعویض می کند، زیرا نام خانوادگی آنها شبیه به هم است. خانواده ثروتمند دختر فقیر را می گیرد. خانواده فقیر دختر پولدار را می گیرد. بعد از 15 سال حقیقت آشکار می شود.

A story about difficult choices, tough decisions, entwined lives and parents torn between their children and their hearts. Gulseren comes from a poor background, while Cihans wife Dilara is wealthy. They both gave birth in the same hospital on the same day 15 years ago but a mistake was made that would change their destinies. Having similar surnames, an absent-minded nurse mixed the babies and nobody noticed. As the truth about the children is revealed, fundamental problems arise between the two families because of their totally different lifestyles and economic statuses. However these events bring Cihan and Gulseren closer together. They have inexplicable feelings towards each other that they cannot run away from or ignore.

خلاصه داستان : ماسال که با قصه‌های مادر رویایی‌اش، شیرین بزرگ شده است، زمانی که مادرش به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان بستری می‌شود، در دنیایی سرد و واقع بینانه گرفتار می‌شود. در نتیجه، او به دختری خشن و شرور تبدیل می شود که می تواند هر کاری انجام دهد. اولین کسی که ماسال از او حمایت می کند معلمش اوگین است و همه چیز به مرور زمان برای همه تغییر می کند. او در سفر ماسال در حالی که به دنبال داستان خودش می‌گردد، قصه‌های ناتمام دیگر قهرمانان داستان را یکی یکی تکمیل می‌کند و در این سفر نزدیک‌ترین فرد به ماسال سگش کوفته است که هرگز کنارش نمی‌رود. .

خلاصه داستان : داستان رئیس یک باند زیرزمینی به نام آزرائیل است که برای یافتن یک بسته گمشده به سراغ شادو می‌رود.

Seeking to uncover the truth about his past, a henchman betrays someone close to him and assumes a new identity in a small Istanbul neighborhood.

خلاصه داستان : در یکی از روستاهای ترکیه، سه خواهر و برادر که نه یکدیگر را می‌شناسند و نه چیزی در مورد پدر مرحومشان می‌شناسند، منتظر تشییع جنازه او هستند. همانطور که آنها شروع به کسب اطلاعات بیشتر در مورد پدر خود و یکدیگر می کنند...

Three strangers with one thing in common — the same father — come to a Turkish village to bury him, and learn about him and each other.