خلاصه داستان : شیطان من (به انگلیسی : My Demon) با عنوان اصلی “Maidemon” یک مجموعه فانتزی ، کمدی ، درام محصول کشور کره جنوبی به کارگردانی مشترک کیم جانگ هان و کوون دا سوم است که توسط دو کمپانی Studio S و Binge Works تولید شد ؛ نویسندگی این سریال را نیز چوی ای ایل برعهده داشته و هنرمندانی همچون کیم یو جونگ ، سونگ کانگ ، لی سانگ یی ، لی یون جی ، کیم هه سوک ، جو هی جو ، کیم ته هون ، جو یون هی ، کانگ سونگ هو ، سئو جونگ یون ، هیو جونگ دو در آن به ایفای نقش پرداخته‌ اند ؛ در سریال شیطان من جونگ کو وون یک شیطان است. او میتواند با انجام معاملات خطرناک اما شیرین با انسان‌ هایی که زندگی سختی را تحمل میکنند ، تا ابد زندگی کند. او با چشم حقارت به انسان‌ ها نگاه میکند و 200 سال است که مانند یک شکارچی در این دنیا پرسه میزند. اما در این میان وقتی جونگ کو وون با دختری به نام دو دو هی روبرو میشود ، به یکباره تمام قدرت خود از دست میدهد. حال او مجبور میشود برای جلوگیری از انقراض خود با دو دو هی به صورت قرار دادی ازدواج کند ، تا از او که تمام قدرتش را گرفته است ، محافظت نماید اما …

A pitiless demon becomes powerless after getting entangled with an icy heiress, who may hold the key to his lost abilities — and his heart.

خلاصه داستان : کانگ چول سو یک مامور آتش نشان است. او تلاش میکند برای دوست مریض خود پول در بیاورد تا اینکه متهم به یک آتش سوزی مربوط به 10 سال پیش می شود…

Kang Chul Soo (Lee Joon Hyuk) is an enthusiastic fireman. He poses as a nude model to make money for his sick friend. He is then targeted as the criminal of an arson-murder case that took place 10 years. Kang Chul Soo and mysterious heiress Han Jin Ah (Jung In Sun) try to find the real culprit.

خلاصه داستان : یک داستان عاشقانه بین یک نابغه و یک نویسنده سیرک سیار و روشی که نویسنده بتواند نابغه را راضی کند تا به برنامه او ملحق شود....

A love story between Ha Do-woo, a genius patissier, and Noh Mi-rae, a variety show writer. Han Do-Woo is a mysterious and excellent pastry chef. Every morning at a mysterious bakery, he makes bread to grant wishes. To have Han Do-Woo make an appearance on a TV show, screenwriter No Mi-Rae infiltrates the bakery.

خلاصه داستان : یک درام دراماتیک که عشق یک مرد و زنی را به تصویر می‌کشد که زندگی‌شان به دلیل قتل از سنین پایین به هم مرتبط است. با وجود سرنوشتی ناگوار و ننگ و دردها، سعی می کنند شاد باشند و بر زخم های خود مرهم بگذارند.

A man and a woman who are emotionally scarred due to a murder case that took place in their past has their fates intertwined. Together, they try to overcome the inevitable challenges that life throws at them.

خلاصه داستان : روایتی از رویا و عشق دو هنرآموز موسیقی کلاسیک که پس از سرگردانی بین استعداد و واقعیت خوشبختی خود را پیدا می‌کنند.

A drama about the dreams and love of classical music students who find their own happiness after wandering between talent and reality.

خلاصه داستان : شایعه ای درباره ی یه دانش آموز از خانواده ی ثروتمند تو مدرسه پخش میشه، شایعه ی اینکه این پسر از دوست هم سن و سال خودش بچه دار شده و خانواده ی پسر سعی میکنن شایعه رو از بین ببرن ولی شایعه خیلی بیشتر از قبل پخش میشه…

Han In Sang and Seo Bom are young and in love, despite major differences in wealth and status. But all of that hangs in the balance when Han In Sang accidentally knocks up Seo Bom, setting off a comedic domino effect that reverberates throughout the snooty Han family and the modest Seo family. Between pride and humiliation, as well as love and duty, will this young couple be able to survive the storm and do what's right for their baby?

خلاصه داستان : داستان در مورد یک زن و مردی است که در یک پروژه برای 24 ساعت یخ زده شرکت کرده اند ، ولی به جای 24 ساعت بعد، 20 سال بعد از خواب بیدار می‌شوند. اما برای زنده ماندن باید دمای بدن خود را کمتر از 30 درجه نگه دارند...

Ma Dong-chan and Go Mi-ran are both frozen during an experiment. They wake up 20 years later instead of 24 hours later and must keep their body temperature above 30°C in order to survive.

خلاصه داستان : داستان عاشقانه‌ای است که بین یک پاورنو که فاقد تحصیلات است و دختر خانواده‌ای معتبر است که تلاش می‌کند یک موزه هنری فروریخته را نجات دهد.

An ignorant but strong-willed man and an upper-class woman who struggles through life, work to fall in love.

خلاصه داستان : یک وکیل تازه کار که از موفقیت نابینا شده است، به عنوان اولین مشتری خود با دختری 10 ساله آشنا می شود

A success-hungry lawyer finds himself unable to turn his back on a suspicious case involving a child who claims she murdered her brother.

خلاصه داستان : این فیلم در مورد جلسه تعدادی از اعضای هیأت منصفه است که در مورد رویدادی غیر منتظره بحث می‎کنند...

Seoul, South Korea, September 21st, 2008. Eight citizens, the first to intervene as jurors in the country's legal history, are randomly selected to examine a matricide case that appears to have been resolved due to the existence of apparently conclusive evidence.

خلاصه داستان : مردی به نام وو جین، پس از مرگ همسرش سو آ به ناچار به تنهایی از فرزندش جی هو مراقبت می‎ کند. اما قبل از اینکه سو آ از دنیا برود، قول می دهد که سال آینده در یک روز بارانی باز خواهد گشت. وی یک سال بعد دوباره ظاهر می شود اما حافظه‌اش را از دست داده است...

Along with his young son, Ji-ho, Woo-jin misses his wife Soo-a, who died after promising to return a year later with the rainy season. Miraculously, they reunite with Soo-a when the rainy season comes around, but she has no memory of her husband and son whom she dearly loved.

خلاصه داستان : هیو جین زنی 32 ساله است. دو سال پیش ، شوهرش در یک تصادف درگذشت. شوهرش از ازدواج قبلی یک پسر 16 ساله به نام جونگ ووک دارد. هیو جین شروع به زندگی با جونگ ووک می کند.

The owner of a student study center gets an awkward request and suddenly faces the prospect of raising her dead husband’s teenage son by herself.

خلاصه داستان : این داستان درباره دو جهان و دو دنیای موازی بایکدیگر است . یکی از جهان ها متعلق به دنیای مدرن امروزیست و جهان دیگر متعلق به گذشته و دوران امپراطوری کره است که توسط پادشاه ، لی گون (Lee Min-Ho) اداره میشود . تا اینکه شیطان در دنیای آدم ها رها میشود و دری را به سمت جهان موازی باز میکند. دری که میتوان از طریق آن به جهان قدیمی و جهان امروزی رفت و آمد کرد . شیطان به پادشاه لی گان ، پیشنهاد زندگی بهتر در دنیای موازی مدرن را میدهد اما برخلاف پیشنهاد شیطان، لی گان سعی میکند دری که به سمت جهان موازی باز شده را ببندد. به همین خاطر به دنیای مدرن میرود و با بازرس کره جنوبی جانگ تائه یول (Kim Go-Eun) آشنا میشود و آن دو سعی میکنند به کمک یکدیگر ، دری که شیطان باز کرده است را ببندند …

Korean emperor Lee Gon tries to close the doors to a parallel world which was opened by demons; a detective tries to protect the people and the one she loves.

خلاصه داستان : یون جی آ (سون یه جی) زن مجردی در دهه ۳۰ سالگی ست که به عنوان سوپروایزر در شرکت قهوه کار می کند. جی آ با اینکه فرد سخت گیری نیست اما تقریبا زندگی بی روحی دارد. سو جون هی (جونگ هه این) برادر کوچکتر بهترین دوست جی آ یعنی سو کیونگ سون است. جون هی بعد از تمام شدن کار در خارج به کره برمی گردد. با اینکه جون هی ...

Explore the relationship of two people as they go from being “just acquaintances” to “a genuine couple” — Yoon Jin Ah, a coffee shop supervisor in her 30s, and Seo Joon Hee, a designer at a video game company who has just returned from working abroad.