خلاصه داستان : سریال سگ های شکاری روایت سه جوان جسور و شجاع است که ناچار می‌شوند برای پرداخت بدهی‌های خود به سراغ یک نزول‌خوار بروند. همین تصمیم باعث می‌شود، آن‌ها مسیر جدیدی را انتخاب کنند که در این مسیر باید با صاحبان قدرت و ثروت که مدام ضعیفان را به عنوان طعمه مورد هدف قرار می‌دهند، به مبارزه بپردازند.

Two young boxers band together with a benevolent moneylender to take down a ruthless loan shark who preys on the financially desperate.

خلاصه داستان : داستانی تاریخی و تخیلی از ترکیب عشق و قهرمانان حقوقی که درباره پسری به‌نام کانگ هان سو می‌باشد که به وکیلی توانا تبدیل می‌شود تا...

Set in the Joseon era, an exhilarating legal revenge of a lawyer who avenges the death of his parents by trial begins.

خلاصه داستان : چوی کانگ وو، پلیس سابق و رهبر تیم تحقیقاتی بیمه ته یانگ، پس از سقوط هواپیما که جان همسر و پسرش را گرفت، تصمیم می گیرد تیم تحقیقاتی خود را ایجاد کند. او سپس با کیم مین جون، نابغه آشنا می شود...

Choi Kang-Woo is a former detective, but he now works as a veteran insurance investigator. He leads a team that attempts to reveal insurance fraud cases.

خلاصه داستان : در دهه 1990 ، وقتی تب قمار توی کره فراگیر شده، گوی سو همه چیزش رو بخاطر پدر قماربازش از دست می ده اون با مربی ای به اسم گو ایل دو روبرو میشه و توی بازی گو استاد میشه اما اون استاد گیمرش گو رو از دست میده .گوی سو (انگشت اشباح) میخواد از دنیایی که زندگیش رو نابود کرده،انتقام بگیره انگشت اشباح به دنبال بقیه گیمرهای گو میره اما خیلی زود میفهمه که یه فرد ناشناسی داره تعقیبش میکنه …

In the 1990s, when Go gambling fever swept Korea, Gui-su loses everything because his father gambled obsessively until there was nothing left. Left all alone in the world, Gui-su meets a mentor and Go teacher, Il-do, and goes through vicious training to become the grandmaster of Go. He sets out for revenge on the world that destroyed his life, but soon finds himself chased by an unknown loner pursuing his own vendetta.

خلاصه داستان : شی هیون (وو دو هوان) زندگیش را بر سر بازی خطرناکی که گمراه کردن اون ته هی (جوی) است شرط بسته است. هدفِ شی هیون ۲۰ ساله است و اعتقاد دارد کسانی که تحت تاثیر عشق قرار می گیرند احساساتی هستند. بعد از اینکه ته هی؛ شی هیون را ملاقات می کند دیدگاهش نسبت به عشق تغییر می کند…

Love is just a game for a chaebol heir who agrees to a petty bet with his friends to seduce a college student — until he starts to fall for her.

خلاصه داستان : “هونگ نا ری” به عنوان یک مهماندار هواپیما مشغول کاره. او مادرش رو سه سال پیش از دست داده و هیچ فامیل نزدیک دیگه ای هم نداره. یک روز وقتی برای سالگرد مادرش به شهرشون برمیگرده بالای قبر مادرش یه مرد جوون رو میبینه و …

Hong Na-Ri works as a flight attendant. Her mother passed away 3 years ago and she doesn't have any other immediate family members. Hong Na-Ri returns to her hometown to visit her mother's grave during her death anniversary. There, she sees a young man at her mother's grave. The man, Go Nan-Gil, introduces himself as her father. Before Hong Na-Ri's mother died, she married Go Nan-Gil. He now lives at her mother's house and runs the small dumpling restaurant that her mother ran.

خلاصه داستان : “یونگ هو” بعد از از دست دادن پدرش در سن کودکی، ایمانش را به مسیح از دست می دهد و فقط به خودش ایمان می آورد. حالا به عنوان یک انسان بالغ، “یونگ هو” مبارز حرفه ای است و هر چیزی را که می خواسته دارد؛ تا اینکه یک زخم مرموزی در کف دستش ظاهر می شود. او به پدر روحانی “آن” التماس می کند تا به او برای بهبود این زخم دردناک کمک کند. او و پدر “آن” که برای از بین بردن این زخم تلاش می کنند، متوجه می شوند یک اتفاق بسیار خطرناک تری در حال رخ دادن است که دنیای انسان ها را هدف تخریب قرار داده است.

After waking up with mysterious wounds on his hands, a champion fighter finds himself in an otherworldly battle against evil forces that wreak havoc in the human world.

خلاصه داستان : این داستان در اواخر دوره ی گوریو و اوایل دوره ی چوسان اتفاق می افتد، وقتی دو دوست بخاطر اختلاف نظر درباره کشور خود، دشمن یک دیگر میشوند.

Set during the turbulent time of the fall of Goryeo and the founding of Joseon, two former friends face-off against one another over a woman and the future shape of the nation.

خلاصه داستان : این داستان درباره دو جهان و دو دنیای موازی بایکدیگر است . یکی از جهان ها متعلق به دنیای مدرن امروزیست و جهان دیگر متعلق به گذشته و دوران امپراطوری کره است که توسط پادشاه ، لی گون (Lee Min-Ho) اداره میشود . تا اینکه شیطان در دنیای آدم ها رها میشود و دری را به سمت جهان موازی باز میکند. دری که میتوان از طریق آن به جهان قدیمی و جهان امروزی رفت و آمد کرد . شیطان به پادشاه لی گان ، پیشنهاد زندگی بهتر در دنیای موازی مدرن را میدهد اما برخلاف پیشنهاد شیطان، لی گان سعی میکند دری که به سمت جهان موازی باز شده را ببندد. به همین خاطر به دنیای مدرن میرود و با بازرس کره جنوبی جانگ تائه یول (Kim Go-Eun) آشنا میشود و آن دو سعی میکنند به کمک یکدیگر ، دری که شیطان باز کرده است را ببندند …

Korean emperor Lee Gon tries to close the doors to a parallel world which was opened by demons; a detective tries to protect the people and the one she loves.