خلاصه داستان :

Follow Agatha Harkness before and after her appearance in WandaVision.

خلاصه داستان : گاهی برای جلو رفتن باید به عقب برگردی. جیم دقیقاً این کار را انجام می دهد وقتی که برای دیدار مجدد در دبیرستان خود به خانه می رود، در تلاش برای احیای روزهای شکوه با پسرانش و کشف یک عاشقانه قدیمی.

Sometimes in order to move forward, you have to go back. And in this raunchy comedy, Jim Owens does just that when he heads home for his high school reunion. In an attempt to relive the glory days with his boys and explore an old romance, he nearly destroys his hometown and friendships.

خلاصه داستان : اگر زمان بتواند شمارش معکوس دیدار شما با نیمه‌گمشده‌تان را نشان دهد ، چه می خواهید بدانید ؟

In this comedic fantasy, science has facilitated the search for a soul mate via biotechnological implants that count down to the moment one is supposed to meet his or her match. But Oona is worried: She's nearly 30, and her TiMER isn't ticking yet. Will her dream guy get snatched up by someone else?

خلاصه داستان : مدیر و دوست قدیمی رایان بنکس، تاد، به این فکر می‌افتد که رایان مجردی در یک برنامه واقعی دوستیابی باشد و...

Ryan Banks's manager and old friend, Todd, comes up with the idea to have Ryan be the bachelor on a reality dating show in order to clean up his image. The only problem is, Todd falls in love with Charlie, the girl Ryan has chosen to propose to.

خلاصه داستان : در سال 1971 دو تانکر نفت در سواحل سانفرانسیسکو با هم برخورد کردند و یک فاجعه زیست محیطی ایجاد کردند. چارلی واکر، کارآفرین حمل و نقل و ساخت و ساز، قراردادی پرسود برای تمیز کردن خط ساحلی منعقد می کند. با این حال، او خود را در حال مبارزه با نژادپرستی نهادی از همان شرکتی می بیند که او را استخدام کرده است و ...

1971 post civil rights San Francisco seemed like the perfect place for a black Korean War veteran and his family to realize their dream of economic independence, and a chance for him to be his own boss. Charlie Walker would soon find out how naive he was. In a city full of impostors and naysayers, he refused to take "No" for an answer. That is, until a catastrophic disaster opened a door that had never been open to a black man before. This is a story about what happened when he stepped through that door with both feet.

خلاصه داستان : در قرن نوزدهم ، در تاریکی سقوط ، ماتیلدا دیکسون زن خوبی است که دندان های شیری خود را با هر سکه با کودکان عوض می کند. روزی صورت او در آتش در خانه اش سوخته ، به نور حساس شده و از ماسک چینی برای محافظت از صورت در برابر نور استفاده می کند. وقتی دو کودک در شهر پیدا نشدند ، ماتیلدا توسط مردم سرزنش می شود و در آتش سوزانده می شود ، گویا او یک جادوگر است. او ادعا می کند که گناهی ندارد و به کل جمعیت شهر و فرزندان آنها لعنت می کند و می گوید وقتی هر کودک آخرین دندان خود را از دست می دهد ، برای تهیه آن می آید و اگر کودک به او نگاه می کند ، او را می کشد. پس از مرگ وی ، دو کودک پیدا می شوند و شهروندان شرم آور تصمیم می گیرند

A vengeful spirit has taken the form of the Tooth Fairy to exact vengeance on the town that lynched her 150 years earlier. Her only opposition is the only child, now grown up, who has survived her before.

خلاصه داستان : زن جوانی که قرار است خون‌آشام‌ها، شیاطین و دیگر موجودات جهنمی را بکشد، با کمک دوستانش با شرارت مبارزه می‌کند...

Into every generation a slayer is born: one girl in all the world, a chosen one. She alone will wield the strength and skill to fight the vampires, demons, and the forces of darkness; to stop the spread of their evil and the swell of their number. She is the Slayer.