خلاصه داستان :

Shakespeare's darkest tragedy in a modern retelling of family betrayal and horse carriages. Based on a true story, light is shed on the incredible, absurd, striking realities of life and Turkey through the “kingdom of the carriage” in Büyükada.

خلاصه داستان :

خلاصه داستان : داستان تقاطع آتش و لیلا. آتش پس از مرگ مادرش به مدرسه شبانه روزی فرستاده شد و دیگر به خانه بازنگشت. او زندگی خود را در خارج از کشور با ایستادن روی پای خود و عدم اعتماد به کسی گذرانده است. لیلا از سوی دیگر هرگز خانواده واقعی خود را ملاقات نکرده است. او با فریب دادن مردم پول در می آورد.

IF YOU LOVE (Ya Çok Seversen) follows the unlikely romance of Leyla and Ateş, two young people who have faced their fair share of struggles. Leyla is a resilient orphan with an intense spirit who joins a team of con men to fund the search for her long-lost parents. When she first meets Ateş, the brooding and cynical scion of a wealthy family, things don’t go well. Leyla is turned off by Ateş’s playboy charms, seeing him as just another privileged snob. But when fate reunites them, Leyla's radiant personality gradually breaks through his defenses, and Ateş discovers a new, more mature side of himself. Amidst a backdrop of mystery and emotional turmoil, the two opposites find themselves drawn together.

خلاصه داستان : جورجی (اووانس توروسیان) یک دانش آموز معمولی است که در جستجوی برخی هویت ها است و - نداشتن راهنما ، در نهایت با افراد اشتباه پاتوق می کند. ایتسو (کریستو کریستف) یک معتاد به مواد مخدر بود که اکنون تحت یک درمان قرار می گیرد و خود را در آبجوها غرق می کند. از طریق آنها ، بلغارستان پس از جنگ سرد را می بینیم

Two estranged brothers are brought together when they have opposite roles in a racist beating: while Georgi who's recently joined a neo-nazi group participates in the violence, Hristo witnesses and rescues a Turkish family. Only by reuniting will the two brothers be able to assess what they really want from life.

خلاصه داستان : داستانی درباره جدال ناپایان دو خانواده ، یکی خانواده ای سرشناس و بسیار موفق که بتازگی از آنتالیا به استانبول آمده و دیگری نیز خانواده ای سرشناس اما در خطر ورشکستگی مالی …

خلاصه داستان : هاندان که وقتی هنوز بچه محسوب می‌شده اولین فرزندش رو در آغوش گرفته، و سپس دوتای دیگه رو به دنیا آورده؛ اکنون هم به عنوان دستیار مشتری‌های خاص تو آتلیه‌ی مُدی که به نیشانتاشی نقل مکان کرده کار می‌کنه. هاندان برای پرو لباس‌های سالگرد ازدواج زرین و دوندار دمیر شروع به رفتن به خونه‌ی اون‌ها می‌کنه. زندگی هاندان و بچه‌هاش که طی این مدت توجه دوندار رو به خودش جلب می‌کنه، بعد از مهمونی سالگرد ازدواج زرین و دوندار تغییر می‌کنه.

خلاصه داستان : زهرا که در خانواده ي فقير و قانونمند در آلمان زندگي ميکنه نه هويت و نه حق سخن داره…باباش و برادرش ميخوان اونو در مقابل پول به يه فرد ناخواسته بدن ولي دل زهرا پيش يه جوون به اسم غدير هست…تو روز عروسي زهرا طاقت نمياره و پيش عشقش فرار ميکنه…تو اين مدت اول دست خانواده ش ميفته،بعدش با نظر اينکه ناموس خانواده ش رو کثيف کرده تو يک اتوبان به مرگ سپرده ميشود…ولي هنوز سورپرايزايي که زندگي براش حاضر کرده تموم نشده…در نتيجه ي اتفاقات غير منتظره زهرا با خانواده ي مجرم استانبولي روبرو ميشه..

Zehra comes to the world as the daughter of a conservative Turkish family in Frankfurt. The incredible story of Zehra, starting at the home of the poor and enthusiastic family in Germany, and continuing with a rich family of Istanbul with secrets and a terrible crime. The story is full of emotions of two mother praying for the same person. And Zehra then start living in Istanbul but there are secrets waiting in Istanbul.

خلاصه داستان : ملیکه جاندان یک سوپراستار است که پس از دادن تاوان سنگینی در دهه هفتاد و هشتاد میلادی به خوانندگی میرسه. اما زندگی الان ملیکه کاملا متفاوته. یه روز در دیسکویی که بعنوان مسئول تمیز کردن دستشویی کار میکرد با گوکجه یوجل که درست مثل جوونی های اون چشم به بالا بالاها دوخته بود رو به رو میشه. ملیکه که میدونست در اوج بودن یعنی چی سعی میکنه به گوکجه هشدار بده ولی احتشام شهرت گوش های گوکجه رو کر کرده بود. تماشای ادامه داستان را از سایت مووی باز دنبال کنید و …

Melike Candan a star in the 80s, now cleans toilets at a bar where one days he meets Gökçe Yücel, who has big hopes for the future.

خلاصه داستان : زمرد یه دختر زیبا ، خوش قلب ، باهوش و لجباز هست و دختری ۲۰ ساله است که برای کسی که دوستش داره همه کاری انجام میده ؛ زمرد از بچگی عاشق سرهات بوده و فقط سر راه این عشق یک مشکل بزرگ وجود داره و اونم دشمنی بین دوتا خانواده هست اما زمرد و سرهات هیچ نیتی برای گذشتن از این عشق ، عشقی که به نظر خیلی ها غیر ممکن به نظر میرسه ، ندارند.

After her boyfriend, Serhat, announced dead, Zümrüt was forced to marry his uncle. This crucial decision will turn her life upside down.

خلاصه داستان : حسرت دهه 1930 است. مراسم جشن روز جمهوری در شهر زونگولداک، یک شهر معدنی زغال سنگ در ترکیه در حال برگزاری است. در میان مهمانان دعوت شده، تازه واردان به این شهر کوچک و خسته کننده هستند...

Seniha lives with her brother Halit and his wife Mükerrem. When Nüzhet, the handsome son of the richest family in town, sets his eyes on the married Mükerrem, she is at first disgusted with Nüzhet’s overt sexual innuendo. However, it isn’t long before Mükerrem yields to her lust and thus they embark on an affair. When Seniha finally reveals her sister-in-law’s un-virtuousness to her brother, Seniha has no idea what the consequences will be and how cruelly her destiny will change.

خلاصه داستان : عذرا تحت عنوان آموزش خصوصی به جوانان آموزش زندگی و روابط می دهد اما همسایه جدید خوش تیپ او باعث می شود باورهایش را فراموش کند چون کوزه‌گر همیشه از کوزه شکسته آب میخورد.

Posing as a private tutor, Azra secretly coaches students on achieving their goals in life and love — but not without a few bumps in the road.

خلاصه داستان : خانواده ای در طول یک مبارزه، برای پشت سر گذاشتن سختی های خود از یک اختلال عمده در ارتباطات رنج می برند.

A family battles against the odds to stay together when small lies grow into an extravagant cover-up. In order to avoid hardship and responsibilities that would otherwise be impossible to endure, the family chooses to ignore the truth, not to see, hear or talk about it. But does playing “Three Monkeys” invalidate the truth of its existence?

خلاصه داستان : زندگی خانوادگی کوزگون در نتیجه کولیسی که علیه پدرش که پلیس است، به کلی تغییر می کند. کوزگون در اسارت، درد، خشم و مبارزه ای خواهد افتاد که 20 سال طول خواهد کشید.

Kuzgun's family life changes completely as a result of the caliper held against his father, who is a police. Kuzgun will fall into a bondage, pain, anger, and struggle that will last 20 years.

خلاصه داستان : داستان این مینی سریال تلویزیونی از این قرار است که جنازه‌ ای در بندر استانبول یافت شده است ، تحقیقات آغاز میشود و قتل های بسیاری پس از آن رخ میدهند. دو کاراگاه مسئولیت تحقیقات را بر عهده میگیرند و…

When close-to-retirement homicide detective Settar Öztürk is assigned a final case with his case partner Kemal McAllister, they discover a series of ruthless and operose murders. They soon discover they are dealing with a serial killer whose motives are connected with Islamic heresy and sufism. As the case disentangles, the detectives find out solving the case is not their only role in this picture.