خلاصه داستان : فیلمی جمعی از 33 فیلم کوتاه در مورد احساس آنها نسبت به سینما...

A collective film of 33 shorts directed by different directors about their feeling about cinema.

خلاصه داستان : باردو: تواریخ نادرست مشتی حقیقت یک روزنامه‌نگار تحسین‌شده و مستندساز به سفری درون‌نگر می‌رود تا با گذشته، حال و هویت مکزیکی‌اش آشتی کند...

A renowned Mexican journalist and documentary filmmaker living in Los Angeles, after being named the recipient of a prestigious international award, is compelled to return to his native country, unaware that this simple trip will push him to an existential limit.

خلاصه داستان : یک تصادف عجیب یک ریاضیدان بدحال، یک مادر داغدار و یک همسر سابق را گرد هم می آورد.

Paul Rivers, an ailing mathematician lovelessly married to an English émigré; Christina Peck, an upper-middle-class suburban housewife and mother of two girls; and Jack Jordan, a born-again ex-con, are brought together by a terrible accident that changes their lives.

خلاصه داستان : در آستانه هزاره جدید در شهر شلوغ مکزیک ، یک سانحه رانندگی وحشتناک زندگی سه غریبه کامل را به هم پیوسته می کند. اکتاویو ، یک نوجوان عصیانگر که مخفیانه عاشق خواهرزاده اش است ، در آرزوی فرار از زندگی بدبخت خود است و به همین دلیل ، او با اکراه وارد دنیای مبهم جنگ سگ ها با سگ کشنده اش کوفی می شود. و سپس به طور غیر منتظره ، والریا ، یک زن خیره کننده و ابرقهرمان معروف ، با اوکتاویو عبور می کند ، در حالی که در این حال ، سگ کوچک ریز و درشت او ریچی موفق به ناپدید شدن در هوای نازک در فضای محدود آپارتمان خود می شود

A fatalistic car crash in Mexico city sets off a chain of events in the lives of three people: a supermodel, a young man wanting to run off with his sister-in-law, and a homeless man. Their lives are catapulted into unforeseen situations instigated by the seemingly inconsequential destiny of a dog.

خلاصه داستان : داستان مردی بنام «اوکسبال»، پدر دو کودک، که به خاطر درگیر شدن در دنیای خلافکاران زیرزمینی بارسلونا، زندگی اش دچار هرج و مرج شده است…

This is a story of a man in free fall. On the road to redemption, darkness lights his way. Connected with the afterlife, Uxbal is a tragic hero and father of two who's sensing the danger of death. He struggles with a tainted reality and a fate that works against him in order to forgive, for love, and forever.

خلاصه داستان : بابل، فیلمی درام به کارگردانی الخاندرو گونسالس اینیاریتو است. این فیلم در هفتاد و نهمین دوره جوایز اسکار در ۷ شاخه نامزد دریافت جایزه بود که در رشته موسیقی برنده جایزهٔ اسکار شد. این جایزه به گوستاوو سانتائولایا سازنده موسیقی متن فیلم تعلق گرفت. برد پیت، کیت بلانشت، گائل گارسیا برنال، رینکو کیکوچی و ال فانینگ از بازیگران این فیلم می‌باشند. ریچارد و سوزان زوج توریست هستند که در غم از دست دادن فرزند سومشان به روستایی در حومه مراکش سفر می‌کنند که بیشتر با یکدیگر باشند. اما در مراکش دو پسر با اسلحهٔ پدرشان اتوبوسی را که آن دو از مسافران آن هستند نشانه می‌روند و سوزان به‌شدت زخمی می‌شود. جریان رسانه‌ای می‌شود و اینترپل در ماجرا دخالت می‌کند…

In Babel, a tragic incident involving an American couple in Morocco sparks a chain of events for four families in different countries throughout the world. In the struggle to overcome isolation, fear, and displacement, each character discovers that it is family that ultimately provides solace. In the remote sands of the Moroccan desert, a rifle shot rings out detonating a chain of events that will link an American tourist couples frantic struggle to survive, two Moroccan boys involved in an accidental crime, a nanny illegally crossing into Mexico with two American children and a Japanese teen rebel whose father is sought by the police in Tokyo. Separated by clashing cultures and sprawling distances, each of these four disparate groups of people are nevertheless hurtling towards a shared destiny of isolation and grief.

خلاصه داستان : یک بازیگر ابرقهرمان شسته و رفته با تلاش در نوشتن ، کارگردانی و بازی در یک تولید برادوی سعی در احیای زندگی محو خود دارد.

A fading actor best known for his portrayal of a popular superhero attempts to mount a comeback by appearing in a Broadway play. As opening night approaches, his attempts to become more altruistic, rebuild his career, and reconnect with friends and family prove more difficult than expected.

خلاصه داستان : داستان درمورد گروهی از آمریکایی هاست که در سرزمین مقدس سرخ پوست ها در حال شکار اند، زمانی که سرخ پوست ها به آنها حمله می کنند مجبور به فرار می شوند وقتی به جای امنی می رسند شخصی به نام هیو گلس (لئوناردو دی‌کاپریو ) که راهنمای آنهاست در درگیری با یک خرس مجروح می شود و...

In the 1820s, a frontiersman, Hugh Glass, sets out on a path of vengeance against those who left him for dead after a bear mauling.