خلاصه داستان : ریچارد پیمنتل جوانی صاحب استعداد سخنوری برای جمع است. اما سرمشق او در این کار دکتر بن پادرو به او می گوید که تنها داشتن استعداد سخنوری کافی نیست. باید صاحب انگیزه و دیدگاهی باشی تا سخنانت معنی و ارزش داشته باشد. ریچارد که سرخورده شده، در ارتش ثبت نام کرده و به ویتنام می رود. مدتی بعد در اثر انفجار خمپاره، شنوایی خود را تا حدود زیادی از دست داده و به وطن بازمی گردد. او اینک یک معلول به حساب می آید و به همین خاطر اولیای دانشگاه از پذیرش او شانه خالی می کنند….

After a confrontation with one of his idols dashes his dreams of studying public speaking in college, Richard Pimentel joins the Army and ships off to Vietnam. During his service, Richard loses nearly all of his hearing. Joining a new circle of friends, including a man with cerebral palsy and an alcoholic war veteran, Richard discovers his gift for motivational speaking and becomes an advocate for people with disabilities.