یک ستاره شناس به اسم دکتر «النور آروی» (جودی فاستر) یکسری امواج هوشمند را که از اعماق فضا منتشر شده اند کشف می کند. او و دانشمندان گروهش پیغامها را کشف رمز می کنند و سپس جزئیات نقشه ساخت یک دستگاه برای برقراری ارتباط با این موجودات بیگانه فضایی را تهیه می کنند.
«الی آرووی» (فاستر)، محققی دانشمند، که در کودکی مادر و پدر خود را از دست داده، همه ی زندگی اش را صرف برقراری ارتباط رادیویی با دیگر کرات آسمانی می کند…
دکتر "الی آرووی" پس از سالها تحقیق و جستجو مدرکی محکم از ارتباط رادیویی با هوش فرازمینی پیدا می کند و...
تماس دکتر الی آرووی، پس از سال ها جستجو، شواهد قطعی رادیویی از هوش فرازمینی را پیدا می کند و نقشه هایی را برای یک ماشین مرموز می فرستد...
دانلود فیلم Contact 1997 (تماس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"بستن برخوردهای نوع سوم" نیاز به به روزرسانی داشت. "تماس" آن به روزرسانی است. گرچه ممکن است هرگز به ارتفاعات عالی تجاری که "برخورد نزدیک" برخوردار بود نرسد ، اما "تماس" در واقع یک دید هوشمندانه تر از ارتباطات فرازمینی با سیاره بازوی مارپیچی ما است.
از رمان خوش بینانه کارل ساگان به همین نام ، فیلم براساس ایدئولوژی معادله دریک ساخته شده است (نظریه حدس و گمان بسیاری از سیاره های زندگی در این کهکشان ، با توجه به تعداد زیاد جهان های قابل سکونت) ، تعریف شده است در فیلم Contact با همایش تقریباً زیبا: "اگر ما در جهان تنها باشیم ، مطمئناً اتلاف فضایی وحشتناک به نظر می رسد." معادله دریک در برابر پارادوکس فرمی سنجیده شده است ، که معتقد است اگر * تمدن های بیگانه * وجود دارد ، چرا هنوز آنها را کشف نکرده ایم؟ طرح تماس - بدیهی است - این تناقض را نفی می کند.
در حالی که روش "برخورد نزدیک" با ارتباط بیگانه با مفهوم فرسوده دوران صنعتی بیگانگان که به طور فیزیکی از زمین بازدید می کنند ، بی نهایت کارآمد تر است با استفاده از امواج رادیویی در "تماس" انجام می شود. ستاره شناسان SETI ، به سرپرستی الی آروای (جودی فاستر با ویژگی عالی و یال لئونین) ، در سیگنالهای رادیویی کاملاً هوشمندی که در نزدیکی ستاره وگا منشا می گیرند ، تصادف می کنند. در رمزگشایی پیام ، آنها متعجب می شوند که دریافتند این فقط یک سلام اولیه نیست ، بلکه یک شماتیک دقیق برتر از نظر فنی برای یک ماشین است ، تا آمریکا را به آنها منتقل کند.
با توجه به اقتصاد سفرهای فضایی - اشاره به "پول" نیست ، بلکه صرف "انرژی" است - پیام عاقلانه ترین روش برای برقراری تماس را تعریف می کند ، در حالی که تشخیص می دهد تمدن آماده است یا / یا شایسته است که به سطح تجارت بین ستاره ای برسد. مفهوم "بیگانگان" در تماس بالغ شده است ، از انسان نما های خوش خیم یا بدخیم ساده (رفتار با زمین به عنوان کودک عقب مانده کهکشان) ، گرفته تا "هوش" مبهم ، که ما را تقریباً برابر می داند ، در قرار دادن توپ در زمین ما .
این بلوغ تا حد زیادی ناشی از تلاشهای تمام نشدنی مرحوم دکتر ساگان است که تلاش وی برای اعطای حس شگفتی مغزی در نسلی را که توسط بیگانگان دارای لیزر استفاده می کنند و منزجر کننده غیر علمی است "داستان علمی" یک نقطه اوج را در تماس پیدا کرد.
با وجود ظاهری بیگانگان ، بحث اجتناب ناپذیری دین در برابر علم پیش می آید و اگرچه ساگان جایگاه خود را در این رمان روشن می کند ، فیلم لزوماً باید موضوع را مبهم جلوه دهد تا از نظر جمعیتی "مسیحیان" واقعی (یا واقعی) - بخش عمده ای از مردم جمع كننده ذرت بو داده زمین - مورد توجه قرار گیرد. تماس در نهایت از هر دو طرف "موعظه گرایان" است. هیچ آتئیست یا مسیحی از روی تارهای سیم خود در زمین تماس پرش نخواهد کرد.
همانند همه نسخه های بزرگ استودیویی ، داستان صفحه با جزئیات دقیق تر رمان روبرو می شود و آن را کاملاً متحرک می کند. پارامترهای نمایشی دراماتیک - به ویژه اصلاح کننده مبلغ اضافه وزن کتاب ، پالمر جاس ، به بازی اسباب بازی های مرد هالیوود ، متیو مک کاناگی ، تا به الی همان "عشق-علاقه" ظاهراً ضروری را بدهد. خوشبختانه ، سکته های گسترده به اندازه کافی دانش رانندگی ساگان را حفظ می کند ، و آن را بالاتر از هزینه حمل و نقل بیگانگان می رساند.
با این حال ، اثرات کمتری نداریم - تأثیرات خیره کننده و قابل تأمل ، به جای " هنوز شلوار من باش "فک انداختن. دنباله چالش برانگیز دوربینی را می بیند که از فضای دور از زمین ، آن سوی لبه کهکشان راه شیری به عقب منتقل می شود ، و از یک ایستگاه رادیویی استاتیک ، که به تدریج "پیرتر" می شود ، دورتر می شود (هرچه جلوتر برویم) قطعه ها و صداهای راهنمای فرهنگی - یعنی هرچه در فضا دورتر می شوید ، به همان اندازه دورتر از زمان می شنوید ؛ در اصل حرکت به عقب - سریعتر از نور ، نه کمتر ، اگر از امواج رادیویی پیشی می گیرید!). در اینجا پیش فرض کل نقشه نهفته است. برای کسانی که با مفهوم فیزیک که این سکانس را مشخص می کند آشنا نیستند ، فیلم معنایی نخواهد داشت.
تجسم ماشین (که پیام برای ساخت آن دستور داده است) شگفت آور کاربرد و طراحی "بیگانه" بود ، یکپارچه در چشم انداز کیپ کاناورال ادغام شده است. قابل توجه ترین سکانس غم انگیز بود که اولین ماشین را نابود کرد - بسیار هنرمندانه ساختگی ، و نماهایی از تعداد زیادی دوربین "رسانه ای" که این رویداد را پوشش می داد - که بیننده هرگز فکر نمی کند که از کجا پایان می یابد واقعیت و حبس صفحه سبز شروع می شود.
اگرچه از نظر تکنیکی "جلوه خاصی" نیست ، اما یک ترفند حیرت انگیز دوربین با یک دختر در حال اجرا در آینه باعث می شود هفته ها سر خود را بفهمید که چگونه آن را اختراع کرده اید - برای علاقه مندان به کارگردانی * ، این سکانس به تنهایی ارزش فیلم را دارد.
فقط می توان امیدوار بود که بینندگان بتوانند غرق در غرق شدن شوند (که لزوماً باید در مراحل آخر فیلم شکوفا شود ، زیرا ماشین سوراخ های کرم را عبور می دهد) تا واقعی " پیام "از ساگان: اینکه ذهن پرسشگر و علمی برای گونه ما بی نهایت گرانبها است و انگیزه بیشتری برای پرتاب بشر به ستارگان نسبت به ذهن راکد شیادان علوم شبه ، که شامل قاره های مسیحی متعصب است ، ایجاد می کند.
یکی بهترین استدلالها علیه * مذهبیون * - که در فیلم Contact توسط جیک بوزی روانشناس بازی شده است - این است که هنوز هیچ دانشمندی در تلاش برای ایجاد یک دیدگاه منطقی در مورد فیزیک بر روی افراد دیگر ، خود را با مواد منفجره محکم نکرده و زندگی بی گناهان را انجام نداده است. او معتقد است که با منفجر کردن آنها "پس انداز" خواهد کرد ... دیوید مورس قابل اعتماد و بی نظیر پدر دلگرم کننده الی است ، در حالی که ویلیام فیختنر با کمال میل نقش همکار منجم نابینا را بازی می کند.
یک تام اسکریت رواقی همزمان سرپرست و دشمن الی است ، اگرچه خوشبختانه به عنوان "شرور" نقاشی نشده است ، حتی اگر به عنوان آنتاگونیست آشکار انتخاب شود. ارائه هوشمندانه ، منافع خود را "علمی" نگه می دارد تا کوچک. اگرچه او برای بدست آوردن جایگاه ماشین خود مقدماتی بدست می آورد ، اما به اندازه کافی اشراف دارد و می تواند به الی اعتراف کند: "کاش در جهانی زندگی می کردیم که به صادقانه ای مانند شما پاداش می داد" ، که الی پاسخ می دهد ، "من فکر کردم جهان همان چیزی است که ما از آن می سازیم "
کارل ساگان پیش از اتمام تولید "تماس" درگذشت ، و این یکی از آخرین هدیه های خود را به دنیای چشم پوشی تبدیل کرد. در تقدیم فیلم به راحتی می خوانید: "برای کارل". گریه کردم بدون او ، جهان به نظر می رسد اتلاف فضائی وحشتناک است.
(دیوانگان فیلم ، مراجعه کنید به: www.poffysmoviemania.com)
دانلود فیلم Contact 1997 (تماس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
N.B: این یک مونولوگ بسیار طولانی است زیرا من مخاطب را با بیت دوست دارم.
من کنایه موجود در Contact و همچنین تصاویر مذهبی و توجه آن به جزئیات را دوست داشتم. دیدن جهان در آن صحنه آغازین نفس گیر بود و دلیل بیرون آمدن همه آن از چشم الی با توجه به پایان خوشبختانه آشکار می شود ، زیرا سفر او به همان اندازه جسمی و عاطفی و معنوی بود. . عکاسی فوق العاده بود و متناوباً با جاروبرقی گسترده از چشم انداز و جهان و عکس های نزدیک و صمیمی از شخصیت ها ، نمادی از پتانسیل "ناشناخته" و همچنین دانش به همان اندازه مهم از همه چیزهای آشنا - تماس با خود ما مردم.
کنایه از این امر آشکار شد که چگونه الی ، که توانایی پالمر را در داشتن ایمان کامل به خدا محکوم کرد ، در نهایت طرفدار چنین ایمانی بود ، گرچه رشته دیگری داشت. او اکنون می تواند علاقه پالمر را درک کند. آن آیه کتاب مقدس را بخاطر بسپارید که هنگام بیان جمله ای چنین می خواند: "کسی که مایل نیست زندگی خود را رها کند آن را از دست می دهد ، اما کسی که مایل است آن را بدست آورد"؟ این تصویر مذهبی مربوط به چگونگی از دست دادن دراملین در پی تحسین شخصی است ، در حالی که الی ، که اعتراف کرد به دنبال س torالات دردناک زندگی ، زندگی خود را آزادانه رها خواهد کرد ، آن را به این شکل به یاد ماندنی و رضایت بخش بدست آورد. او پس از برقراری ارتباط با دو نژاد باهوش ، آرامش درونی یافت. یکی از آسمانها ، و یکی از نوع خودش. کلیشه خشک شده و کنایه از بیگانگان: "ما تنها نیستیم" با توجه به تماس درخشان ، در ابعادی گسترده ، معنای جدیدی به خود می گیرد.
من این عکس "عالی" را در مورد Contact خواندم ، و من فکر می کنم این خط زیر فیلم را مشخص می کند ، و اینکه چرا تماشای Contact برای من تبدیل به یک فیلم تعیین کننده شد: "سفر شخصی [الی] او را فراتر از تئوری ، فراتر از دانش ، فراتر از تجربه ، به این درک می رساند که دید واقعی در نهایت همان است که اتحاد واقعیت و ایمان. این دوگانگی زندگی و تحقق واقعی که از آشتی عقاید مخالف ناشی می شود ، مطمئناً مضمونی از فیلم است: این امر از طریق تضاد ایجاد شده توسط علم در برابر دین ، واقعیت در مقابل ایمان ، بینش در مقابل واقعیت مشخص می شود.
/> خواندن رمان کارل ساگان نیز لذتبخش بود. من فکر کردم که پیام در pi یک عنصر کاملاً مهم کتاب است ، پیامدهای چنین پیامی این است که در پشت جهان هستی یک "نیروی" قدرتمند وجود دارد ، که نظم را به بی نظمی می آورد ، و چنین "نیرویی" ما ممکن است خدا را صدا کند. بنابراین احتمالاً ، رمان C.S وجود خدا را ثابت کرده است. شاید الگوی تکرار شونده "C" در فیلم Contact ، (سیستم "چهارگانه" الی که در نزدیکی وگا دیده ، شن های موجود در دست پدرش و آنچه در پایان نگه داشته است) ، نشانگر چنین نظمی باشد - هرچقدر هم بزرگ یا بزرگ باشد یک واقعه کوچک ، به عنوان مثال ، آیا یک پیام در آسمان نوشته شده باشد یا کف دست ، نظم وجود دارد و به معنی یک نیروی قدرتمند است که جهان را هدایت می کند.
من قادر به دیدن بسیاری نیستم ، در صورت وجود ، ایراداتی در تماس وجود دارد - من واقعاً نمی توانم درک کنم که چرا کسی فکر می کند تماس ساختگی است یا همان چیزی است که مغز بی حس می کند و "آرماگدون" است. این واقعاً یک فیلم روشنفکرانه با معانی در بسیاری از سطوح است - و بسیار قابل تأمل! شاید نمایندگی متیو مک کانهی از پالمر جاس کمی باورنکردنی باشد ، و جمله ای که تکرار آن سه بار تکرار شده است: "این اتلاف فضا است" که الی را به پدرش متصل می کند و الی را به پالمر می تواند از یک سو خیلی احساساتی تلقی شود ، اما از سوی دیگر ، به کار می رود تا توانایی جهان فیزیکی و ذهن انسان را نقطه گذاری کند ، که در مورد CS ، این کتاب را تصور کرد. جودی فاستر با شکوه است ، اما دوباره ، آیا او همیشه نیست؟ اشتیاق فوق العاده ای که الی به نمایش گذاشت تحسین برانگیز بود - حس تعجب ذاتی او با تنهایی خیره کننده ای متعادل ، ناشی از عزیمت زودرس والدین عزیز ، متعادل شد.
من عاشق مخاطب بودن به دلیل انسانیت تکان دهنده آن ، حس شگفتی که در طول فیلم بسیار شدید طنین انداز است و نشان دهنده قدرت آن شگفتی است که در وهله اول از CS الهام گرفته است ، و از آنجا که به دنبال ایده آل گرایی است ، در حالی که هنوز ، لزوماً ، واقعیت های گاه سخت زندگی را حفظ می کند (توسط جیمز وودز کیتز غیر همدل و بدبین).
بدیهی است که برای کسانی که از پایان کار متنفر بودند ، شما یک م crucلفه مهم فیلم ، یعنی امکان و پتانسیل را از دست داده اید. بازگشت الی با شواهد ملموس از وجود بیگانگان باعث از بین رفتن تمام اعتباری می شود كه رابرت زمكیس با نشان دادن سخنان رئیس جمهور فعلی آمریكا به طور عام به پیام کشف شده ، تصمیم برای ساخت دستگاه و غیره ، از بین برد. پایان کار این بود به گونه ای ساخته شده است که امکان انتخاب بیننده / خواننده را فراهم می کند - دقیقاً مانند چگونگی احترام CS به همان اندازه در کتاب خود که ترجیح می دهند مسیری از علم یا دین را دنبال کنند. ما مخاطبان مجاز به تصمیم گیری درمورد اینکه واقعاً چه اتفاقی افتاده است هستیم و این باعث می شود مخاطب تقریباً تعاملی و در نتیجه تجربه صمیمی تری باشد.
مخاطب حرفی برای گفتن به همه دارد و معنای واقعی دارد که نمی تواند کمک کند اما بینندگان و خوانندگان را به یک مکان هیجان انگیز نزدیک کنید. برای کسانی که فکر می کردند فیلم قابل پیش بینی است و قبلاً کتاب را نخوانده بودند ، می گویم اگر موفق به پیش بینی تمام پیشنهادات Contact شوید ، باید بسیار خلاق باشید. اما برای همه کسانی که به اندازه من از تماس باشکوه الهام گرفته اند ، در اینجا مهمترین درسی است که باید از این کتاب و فیلم گرفته شود: "برای موجودات کوچک مانند ما وسعت فقط از طریق عشق قابل تحمل است." این پیام روشنگرانه ، که کارل ساگان در خواب دیده است ، من را بیشتر متقاعد می کند که یک منتقد کتاب که در مورد کارل ساگان گفت: "با زمینی هایی مانند او ، چه کسی به موارد اضافی نیاز دارد؟" دقیقاً درست است
دانلود فیلم Contact 1997 (تماس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
می گوید: «فیلم رابرت زمکیس» - و نشان می دهد. این یکی از آن فیلمهایی است که من آنقدر درباره آن باید بنویسم که حتی نمیدانم از کجا شروع کنم - و بیشتر آنها مثبت نیستند.
هر بار که با دهها فیلم بمباران میشوم احمقات من مجبورم لیستی بدون ترتیب خاص تهیه کنم، و این بار هم همینطور است:
1) دانشمندی در ناسا، مرد رگی رگی رستافاری با ظاهری دلال از «شوگرلز» است. "! داشتم فکر میکردم بعد از آن چه چیزی در آستین زمکیس وجود داشت: شاید یک بیمبو بلوند با صدای جیغی به عنوان سر پرتاب؟ عیسی، این بریدهشدن باب مارلی، کیلمر را از «سیاره سرخ» تقریباً شبیه یک فضانورد میکند.
2) زمکیس که از مدرسه احساسات ساختگی اسپیلبرگ فارغالتحصیل شده است، یک مثال احمقانه و خوب به ما ارائه میکند. آنچه او آموخته است: در همان ابتدای تصویر، فاستر از باباش می پرسد "آیا می توانیم به مادر برسیم؟" و - البته - میلیون ها بیننده بلافاصله گریه می کنند. این جمله رقتانگیز قطعاً زمینه را برای آیندهی آشغالهای مشابه دیگری فراهم میکند.
3) زِمکیس، که مککونهی را نیز به پایان رسانده است، مککانهی را به ما تقدیم میکند که بهخوبی نویسندهای را به تصویر میکشد. ; همه ما می دانیم که نویسندگان مانند موج سواران نیمه سواد ساحل غربی به نظر می رسند و صحبت می کنند، بنابراین واقعاً نمی توان در مورد این انتخاب عاقلانه بازیگری گفت. این واقعیت که او به نظر می رسد نیمی از سال را در جنگل های آفریقا زندگی کرده و از توت ها تغذیه کرده است، تنها دلیل بیشتری برای پذیرش او به عنوان یک نویسنده - و یک بزرگوار است!
4) عبارت مورد علاقه من از فیلم "برای تاریخ تاریخ" است. فاستر این را در یکی از سخنرانیهای پرشور بیشماری خود میگوید. فاستر آنقدر در آستانه اشک (از ناامیدی، و همچنین ترس) است که نیاز به تزریق آرامبخش داشت، اما آن صحنه ها به طرز عاقلانه ای قطع شد. من یک پیشنهاد دیرهنگام دارم که چگونه میتوان این عبارت را بهبود بخشید: «برای تاریخ تاریخ تاریخ» چطور؟ اکنون، این همان چیزی است که من آن را عبارتی شایسته جانشینی برای «2001: یک ادیسه فضایی» مینامم!
5) مککانهی نهتنها با نقشش کاملاً مطابقت دارد، بلکه فلسفهپردازی بهشدت رقتانگیز او در مورد کلوچهها شگفتانگیز است. فیلمنامه نویسی بد مدرن؛ بدتر از آن، او در برنامه «Larry King Live» که برعکس اثر مورد نظر را دارد، بزاق میکشد: زمکیس، در بیمعنای بیپایان خود، در واقع معتقد است که سخنان مککانهی با گفته شدن در برنامه تلویزیونی سیانان با سر خالی کینگ، وزن بیشتری به او داده میشود. با این حال، تنها چیزی که زمکیس به آن دست مییابد این است که این سخنرانیها را حتی بیشتر ارزانتر کند. منظورم این است که بیایید: در هر فیلم دهه 80 و 90، کینگ در حال انجام یک قطعه کوتاه شبه واقعیت است - این بسیار کهنه و غیراصیل است.
6) در مورد آن صحنه خنده دار و تقریباً پیتونی چطور؟ سربازان مسلح ایالات متحده به رصدخانه فاستر یورش می برند!
7) و هنگامی که وودز در کنار آنها طوفان می کند، فاستر نشان می دهد که او چقدر سرکش است - چنین بالونی. گویی که او می تواند از عهده برانگیختن افراد بسیار عالی دولت بربیاید... یک لحظه کلاسیک "آره، درست". فیلمهای واقعی کلینتون را در اختیار ما قرار میدهد، با این فکر که «حضور» او در فیلم Contact آن را بسیار واقعیتر میکند. اما - باز هم - اثر معکوس به دست می آید: به نظر می رسد ساختگی و کاملاً بدبین است. زمی عزیزم، دفعه بعد بازیگری را برای بازی در نقش یک رئیسجمهور بیاورید - ممیزیها برای همین است.
9) دولت بهطور قابل پیشبینی پارانوئید و غیرمنطقی است... خمیازه میکشد... نمیخواهد زمی تا به حال با طرح اصلی متوقف شده است؟
10) و بهترین قیاس فیلم به... مک کانهی تعلق می گیرد!... این نویسنده و کشیش جنوبی از فاستر می خواهد ثابت کند که او را دوست دارد. پدر؛ فاستر - قبلاً - به او میگوید که نمیتواند وجود خدا را ثابت کند، بنابراین مککانهی با استدلالی مبتکرانه مخالفت میکند که فاستر نمیتواند عشق به پدرش را ثابت کند - از این رو، استدلال او شکسته میشود. با این حال، تنها چیزی که له می شود، مغز ساگان است (یا هر کسی که مسئول این گفتگوی منحصر به فرد بی مزه بود). مشکل این استدلال احمقانه ساده است: شما نمی توانید اثبات یک موجود، شخص، شی یا حتی موجود واقعی را با اثبات یک مفهوم یا عقیده اشتباه بگیرید - این برای کلمات خیلی احمقانه است، اما من مطمئناً مذهبیهای متعصب آن بیرون آن قیاس را با تمام «شکوه» احمقانهاش دوست داشتند.
11) در مورد آن صحنه رقتانگیز و غمانگیز که بچههای یک فضانورد از پدرشان التماس میکنند - در تلویزیون زنده - که برو به ماموریت! (آن صحنه متعلق به "آرماگدون" است. بعد دوباره - نه. متعلق به اینجاست.) 12) در مورد انتخاب اسکریت برای پرواز چطور؟!!! حتی یک نویسنده گنگ هالیوودی باید بداند که چنین پیرمردی هرگز برای رفتن انتخاب نمی شود، چه با همه فضانوردان سالم، جوان، قوی و توانا که در اطراف خوابیده اند و هیچ کاری انجام نمی دهند.
13) آن شخصیتی که هارت بازی می کند؟ تلاقی بین نوعی سوآمی فضایی و آدم بد فوقالعاده ثروتمند جیمز باند.
14) فیشتنر بهطور واضحی افتضاح است و به طرز شگفتانگیزی در نقش مرد نابینا اشتباه گرفته میشود. اما فیختنر واقعاً مقصر نیست: آن شخصیت خنگ است. تنها هدف این کاراکتر افزایش فاکتور اسپیلبرگ از احساسات عاطفی به سطوح غیرقابل تحمل است.
اما من بهترین ها را برای آخرین بار ذخیره کرده ام: 15) به راحتی احمقانه ترین صحنه، پیچش داستانی، خط دیالوگ ، یا شخصیت فیلم زمانی است که آن بازیگر بلوند با ظاهر خنده دار فیلم "بازگشت به آینده" اولین ماموریت را خراب می کند!!! چقدر خندیدم و چقدر خندیدم و خندیدم... اول اینکه لعنتی چطور به آنجا رسید؟ ناسا یک پارک موضوعی نیست که مردم فقط در هر جایی که بخواهند به صورت مخفیانه وارد شوند - به خصوص در زمان پرتاب های مهم! ثانیاً، این دزدی کردن چیست؟ آیا او باید طوری رفتار کند که انگار در حال بازی المر فاد است؟ آیا Zemi-baby فراموش نکرده به او اطلاع دهد که «بازگشت به آینده 4» را فیلمبرداری نمی کنند؟ متأسفم، اما من به محدودیت 1000 کلمه ای رسیده ام. برای خواندن بقیه با من در تماس باشید.
دانلود فیلم Contact 1997 (تماس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تماس یکی از کتابهایی بود که مدام آرزو داشتم تبدیل به فیلم شود. لحن، وسعت، جاه طلبی مواد واقعاً برای یک صفحه نمایش بزرگ التماس می کند. زمانی که فهمیدم رابرت زمکیس، پس از پیروزی انتقادی و تجاری اش با فارست گامپ، در حال آماده شدن برای زنده کردن کنتاکت بود، بیشتر خوشحال بودم. و پسر، آیا او تحویل داد...
اولین چیزی که باید روشن شود این است که این یک اقتباس وفادار از کتاب نیست. زمکیس و فیلمنامه نویسانش در چندین موقعیت به طور قابل توجهی کنار رفتند، اما کارل ساگان بخشی از تولید بود و این در حفظ روح و لحن کتاب بسیار مهم بود، حتی اگر رویدادها یکسان نباشند. حضور جیمز وی هارت نیز کمک زیادی کرد. او فیلمنامه فوقالعادهای را روی هوک و دراکولا انجام داد و من مطمئن هستم که او در اینجا نیز بسیار ارزشمند بود. اگر 100% به کتاب پایبند بودند بهتر بود؟ شاید، اگرچه فیلم به این شکل که هست بسیار خوب است، اما واقعاً جای پیشرفت زیادی وجود ندارد. این یکی از موارد نادری است (مفرد؟) که من از تغییرات مهم نیستم. حقیقت این است که اگر آنها سعی میکردند همه چیز را در خود بگنجانند، احتمالاً باید بیش از 4 ساعت طول بکشد، مانند 5 سرنشین ماشین، تنظیمات جنگ سرد، حضور و نفوذ گسترده هادن و کل داستان پشتیبان با خانواده الی. (یا اعداد اول).
حتی شروع برشمردن تعداد موضوعاتی که تماس در 150 دقیقه انبوه خود به آن پرداخته است دشوار است. علم و دین و نقش هر یک در زندگی ما (از جمله درگیری های آنها)، بیگانگی، تنهایی، کنجکاوی علمی، جاه طلبی، صداقت، پشتکار، دشمنی، بی اعتمادی، ترس از ناشناخته ها و میل به رفتن به جایی که تا به حال نرفته است. تنها برخی از مسائلی است که به آنها پرداخته شده است و همانطور که می توانید متوجه شوید، مطالب بسیار سنگینی برای هضم وجود دارد. با این حال، آنچه باید بر آن تاکید شود این است که کنتاکت موفق می شود خوش بینی و هیبتی را که بخش مرکزی کتاب ساگان بود، منتقل کند. به این ترتیب، هم سواری فکری و هم احساسی است. فیلم با صحنهای مهم آغاز میشود، دوربین با چیزی جز سیگنالهای رادیویی بهعنوان آهنگ صوتی از مدار زمین بزرگنمایی میکند، به تدریج از نویز کرکننده به سکوت کرکننده تبدیل میشود، زیرا زمین به نقطه آبی کمرنگ در فضای بینستارهای تبدیل میشود، سیگنالهای رادیویی زمین بسیار پشت سر گذاشته میشوند. ، در نهایت دوربین کهکشان را ترک کرد و به سمت لبه جهان شناخته شده حرکت کرد. از همان ابتدا متوجه شدید، این سفر شما را به قلمروی ناشناخته می برد.
دقیقاً مانند فارست گامپ، زمکیس موفق میشود آنچه را که اساساً یک داستان شخصی است، ارائه دهد و آن را در مقیاسی حماسی ارائه کند، و فیلمی بسازد که سالها، قارهها و منظومههای ستارهای را در بر میگیرد. دامنه و جاه طلبی کتاب همه وجود دارد و در موارد متعددی به شدت تقویت شده است. یک مثال معمولی مورد ماشین است که بر خلاف کتاب، شامل یک روبنای واقعاً غول پیکر است. خرابکاری اولین ماشین معلوم می شود که یک سکانس در حال افتادن فک است، یکی از بهترین صحنه های تخریبی که تا به حال روی فیلم گذاشته شده است و تاثیر احساسی آن و عواقب آن به سادگی شگفت انگیز است. به طور مشابه، صحنه اوج در هوکایدو، جایی که ماشین با عظمت کامل خود نشان داده میشود، با انرژی دیوانهکننده و ویرایش بینظیر خود با سکانس پرتاب آپولو 13 در آنجاست. وقتی کرمچاله درون هسته باز میشود، ابرها و دریا را میمکد و آسمان ... فقط عالی اولین باری که دروازه ستارگان باز شد و دانیل از آن عبور کرد، همه ما به وجد آمده بودیم، اما این در مقایسه با نحوه نمایش سفر کرم چاله در Contact چیزی نبود، و تصاویری را به ما ارائه می دهد که از آن زمان تاکنون هرگز در صدر قرار نگرفته اند (فقط به Interstellar نگاهی بیندازید. تقریباً 2 دهه بعد کار بسیار ضعیف تری را در همان زمینه انجام داد). من می دانم که اکثر مردم در آن زمان برای جلوه های ویژه بر سر تایتانیک آب دهان می ریختند، اما این رای من به بهترین فیلم سال 1997 است.
چیزهای زیادی در تماس وجود دارد که شایسته تحسین هستند. از نظر بازیگری، جودی فاستر بهترین های دوران حرفه ای خود را ارائه می دهد و سرمایه گذاری شخصی او در تماس محسوس است، من نمی توانم به بازیگر دیگری در آن دوره فکر کنم که مناسب تر برای زنده کردن الی باشد. چندین لحظه آرام و درون نگر در سراسر وجود دارد که به حضور او به تنهایی بستگی دارد و فاستر کاملاً آن را میخکوب می کند. جان هرت بزرگ در نقش هادن منزوی و مرموز نیز شگفتانگیز است، و صحنههایی را که میتوانست نمایش خستهکننده باشد را به چیزی برآمده از یک فیلم هیجانانگیز تبدیل میکند (مانند مکاشفه ماشین دوم. اگر این کار شما را ناراحت نمیکند، نبض خود را بررسی کنید. هر چه سریعتر). مک کانهی همچنین در حال انجام کارهایی است که در نهایت او را حدود 2 دهه به اوج می رساند. در سطح تولید، همان تیمی که روی فارست گامپ کار کرد، اساساً با فیلمبرداری عالی از Don Burgess و طراحیهای تولید شگفتانگیز توسط Ed Verreaux، برای Contact نیز بازمیگردد. و آلن سیلوستری یک کلاسیک دیگر را ساخت.
شاید تماس بهترین (و واقع بینانه ترین) برخورد تا به امروز برای مواجهه احتمالی با تمدن بیگانه و یکی از بهترین های زمکیس باشد. مشاهده t برای هر کسی که حتی یک علاقه گذرا به علمی تخیلی دارد الزامی است. و فراموش نکنید که Starman را برای برداشتی متفاوت (اما به همان اندازه رضایت بخش) در مورد موضوع بررسی کنید.
دانلود فیلم Contact 1997 (تماس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«تماس» فیلم جالبی است که در درجه اول درباره تنها بودن یا نبودن ما در فضا نیست. بیشتر به نظر می رسد که سه نوع شخصیت متمایز را بررسی و مقایسه می کند: دانشمند ایده آلیست (النور آرووی)، معتقد مذهبی (پالمر جاس) و استراتژیست / دستکاری منطقی (دیوید دراملین یا مایکل کیتز). تماس دو نوع اول را پل می کند (در نهایت انگیزه آرووی صرفاً توسط ایمان هدایت می شود، در حالی که ایمان جاس به فراتر از دین می رسد)، در حالی که نوع سوم آن چیزی است که واقعاً کنترل سرنوشت بشر را در دست دارد (دراملین دستکاری شده در ابتدا مأموریت را به دست می آورد. در حالی که منطق سرد کیتز و همکارشان از آنها میخواهد که اتفاقات واقعی را بپوشانند).
از نظر فلسفی، فیلم نوعی تفکر در حال گسترش و «بیرونی» است. هنگامی که آرووی با بیگانگان (ذهن، در کسوت پدر مردهاش) ملاقات میکند، آنها نشان میدهند که تمدنهای زیادی در جهان وجود دارد و غیره اما نوع بشر (به قول خودشان قادر به دیدن رویاهای زیبا و کابوسهای وحشتناک هستند و همیشه احساس خلأ و تنهایی میکنند) باید راه خود را و در "حرکات آهسته" پیدا کند. همچنین نشان میدهند که «تنها چیزی که پوچی را قابل تحمل میکند، یکدیگر هستند».
فیلم در جایگاه خود نسبتاً رام و قابل پیشبینی است. وقتی آرووی با بیگانگان ملاقات می کند، ممکن است با خدا صحبت کند. با بازگشت به زمین بدون هیچ مدرک محکمی، او در مورد آنچه اساساً یک تجربه مذهبی بود متقاعد نمی شود. فیلم این پل زدن علم و دین را با مقادیر مضحک ملودرام، در سکانسهای آهسته استثمار عاطفی و تارهای شیرین به نمایش میگذارد. مشکل این است که کارگردان رابرت زمکیس که بین «2001، یک ادیسه فضایی» (مردی که به بیرون دراز میکند) و «سولاریس» (مردی که در درون خود میکند) ایستاده است. تارکوفسکی
دانلود فیلم Contact 1997 (تماس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من عادت دارم تقریباً از همه کسانی که کتابی را خوانده اند که به فیلم تبدیل شده است بشنوم که کتاب همیشه بهتر است. من تمایل دارم با این نظر موافق باشم. با این حال، تماس نشان می دهد که در هنر هنجار همیشه حقیقت نیست. نظر، مهم نیست که هر چقدر هم که با شواهد پشتوانه شود، هرگز نمی تواند از سد عبور کند و به یک حقیقت سخت و مطلق تبدیل شود.
من تماس را ابتدا قبل از خواندن کتاب دیدم. این تا حدی به این دلیل است که من تا بعد از فیلم نمی دانستم که کتاب وجود دارد. بنابراین، یک سال یا بیشتر پس از تماشا، کتاب را دریافت کردم. البته فیلم به طور کلی به خوبی کتاب را دنبال می کند. باید بگویم که فیلم به راحتی می تواند بر شایستگی های خود بایستد، همانطور که کتاب نیز می تواند.
تصور فوری فیلم بعد از کتاب این است که تاکید زیادی بر ایمان، اثبات، حقیقت و نظر این مضامین زیاد در کتاب مطرح نشده اند - حداقل نه با همان تاثیر و نه به همان شکلی که در فیلم Contact وجود دارد. البته، رشته اخترفیزیک، که کارل سیگان یکی از پزشکان آن بود، به راحتی به پرسشهای نهایی مانند خدا، ایمان، حقیقت و غیره میپردازد. گیج کننده است همانطور که در فیلم Contact چندین بار تکرار شد: "اگر همه چیزهایی را که وجود دارد داشته باشیم، "این هدر دادن فضای افتضاح است." شخصاً فکر می کنم که کتاب این مفاهیم وسعت و پیچیدگی را بسیار بهتر از فیلم مرتبط می کند. مخاطبان کتاب قطعاً همان مخاطبان فیلم نبودند.
به بیان منصفانه تر، وسعت بیان شده در کتاب به همان میزان نشان داده شد، اما از نظر کیفیت با هم متفاوت بود. "تنهایی" دکتر ارووی در حالی که او در سراسر جهان می چرخد. در این کتاب، دکتر آرووی تنها نیست بلکه با تیمی از دانشمندان همراه می شود که همه آنها در فیلم Contact ظاهر می شوند. جزئیات بسیار بیشتری در این کتاب آورده شده است. کتاب سفر از طریق دستگاه نسبت به فیلم.در واقع حذفیات بسیار عمدی انجام می شود که خمیدگی تکنولوژیکی کتاب را از بین می برد.اما تمرکز فیلم اجازه نمی دهد که فیلم با این حذفیات در فیلم Contact کاهش یابد. همانطور که بدون آن جزئیات، کتاب بهطور اجتنابناپذیری کم خواهد بود ls.
یک جنبه پایانی فیلم که با کتاب مرتبط است، زمان است. البته در فیزیک، زمان نقش اصلی خود را دارد، بنابراین باید حداقل در فیلم Contactی که متکی به فیزیک است، یک فیلم کوتاه بسازد. اخترفیزیک به طور جدایی ناپذیری با نسبیت گره خورده است که به همین ترتیب با زمان گره خورده است. بی زمانی طراحی دستگاه ارسال شده از طریق سیگنال های رادیویی و سفر آنی دکتر آرووی به نظر می رسید که نسبیت را در چشم اندازی کامل قرار دهد. این کتاب با استفاده از مسافت و تجربه هر مسافر از حرکت در مسافتهای سریع بدون هیچ احساس ظاهری دیگری از حرکت، نمای کمی متفاوت دارد. همه اینها بیانهای متفاوت اما برابری از علمی است که کارل سیگان در آن تسلط داشت.
هم کتاب و هم فیلم به سادگی خارقالعاده هستند، یکی از نظر وسعت و دیدشان بر دیگری برتری ندارند. فیلم رو ببینید خیلی قشنگه کتاب را بخوانید، به همان اندازه زیباست.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.