با توجه به معجزه ای که در مورد منقبض شدن تومور سرطانی هزل رخ داده و چند سال وقت برایش فراهم آورده، او تا کنون در انتهای خط زندگیش بوده و منتظر آخرین ورق داستان زندگیش است. اما یک برنامه ی پیچیده ای در گروه بچه های سرطانی سبب ورود پسری به اسم آگستیوس واترز می شود که باعث می شود زندگی هزل دوباره از نو نوشته شود...
داستان دو بیمار سرطانی نوجوان که به منظور ملاقات با نویسندهای منزوی در آمستردام سفری سرنوشت ساز را آغاز میکنند.
هزل دختری است که با توجه به داشتن توموری سرطانی ، چند سالی بیشتر زنده نخواهد بود. اما آشنایی وی با پسری به نام آگستیوس باعث می شود که زندگی هزل دستخوش تغییراتی شود و…
دو نوجوون سرطانی در گروه حمایت از بیماران سرطانی با هم آشنا میشن و کم کم تصمیم میگیرن برای دیدن یه نویسنده به آمستردام سفر کنن...
هازل و آگوستوس دو نوجوان هستند که با هوشیاری اکریبیک ، بیزاری برای متعارف و عشقی که آنها را در یک سفر جلب می کند ، مشترک هستند. رابطه آنها از همه اعجاب انگیز تر است ، با توجه به اینکه همراه اصلی ثابت هازل مخزن اکسیژن است ، گوس در مورد پای مصنوعی خود شوخی می کند و آنها در یک گروه حمایت از سرطان ملاقات و عاشق می شوند.
دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 (خطای ستارگان بخت ما) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مجدداً توسط امتیاز منتقدان برتر خیانت می شود.
درصد Rotten Tomatoes یک روز پس از پخش در تئاتر در اواسط دهه هشتاد معلق ماند.
همانطور که گیرنده بلیط تلفن من را اسکن کرد ، یک افسر پلیس در نزدیکی من خواست قهوه خریداری شده خود را در زباله ها بریزم. من به طور غریزی پاسخ دادم. با انداختن جام ، درب من که متوقف شده بود ، شانه هایم افتاد و در حفره زباله های کامل و کامل افتادم.
در طول گسل ستاره های ما ، گروه کر آژیرهای ناخوشایند پس از ناله کنار می کشند ، برجسته کردن احساسات آشکار هر یک از شخصیت ها ، و القای پر پیچ و خم طرح ضعف درخشش.
اندرسون کاوان ، قهرمان بهترین پادکست تاکنون ، The Film Vault ، هنگام توصیف ، " زنان جوان در اوایل نوجوانی در هر چرخش احساسی مشغول خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ من هرگز در فیلم The Fault in Our Starsی حضور پیدا نکردم که کسی دیگران را گریه کند.
و سلام ، بیشتر اوقات مجاری نشتی دارم.
اما من مطمئناً جهنم آن را به گردن دیگران نیندازید. و هرگز گریه غیرقابل کنترل نداشته ام. مطمئناً من یک عقب نشینی عجولانه از تماشاخانه انجام می دهم.
بسیار خوب ، حکایت های شخصی کافی است. اکنون از فیلم واقعی شکایت خواهم کرد.
خطای ستارگان بخت ما برای من ساخته نشده است. شاید افرادی که این کتاب را دوست دارند نتوانند از اقتباس روی صفحه لذت ببرند. در بهترین حالت ، اما علاقه مندان به تحصیل در سینما فقط می توانند آن را به عنوان "لذت گناه" واگذار کنند.
تقصیر در ستاره های ما فیلم خوبی نیست.
من باید بهتر می شناختم نسبت به اعتماد به عنوان پوستری که با قلم تخته نگاشته شده باشد. استفاده از متن دست نویس در حروف عنوان اصلی به "کنجکاوی درامنتیک" تبدیل شده است. (یک کمدی عجیب و غریب رمانتیک دراماتیک.)
در حقیقت ، هر پوستر اکران نمایشی با استفاده از "تم دزدکی خلاق دزدکی" با قلم های دست نویس ، ابله سازی بر روی سهام نوت بوک مارپیچ یا طراحی تخته سیاه به طور کلی یک پرچم قرمز است.
من آن را نخوانده ام ، اما از The Fault در ستاره های ما قدردانی نکردم. خوب یا ملایم نیست این یک فیلم ضعیف است. و این دلیلش همین است.
بازیگری از نظر آنسل الگورت عالی نیست. شخصیت او ، گاس ، بیش از حد نمایشی است. شکستن در تک نویسی های بزرگ که به معنای زیبا و نشاط آور است. گاس کمی بیش از حد عاشقانه است. خوش بینی او بسیار کاغذی است. گستاخی غرورآمیز او هرگز قانع کننده نیست و در نهایت به منزله جدا شدن بیننده است. بدین ترتیب ، اغلب به مخاطب یادآوری می کند که در حال تماشای یک فیلم متحرک هستند.
به وضوح گفته می شود که "نات ولف" ، بازیگر نقش آیزاک ، "پسر خنده دار" است. از تقریباً سی بار تلاش برای شوخ طبعی ، شوخی های او برای کوتاه ترین خنده ها دو بار به خانه برخورد می کند.
بسیاری از شوخ طبعی های سیاه ، مانند شوخی های مربوط به از دست دادن بینایی ایزاک ، فقط خنده دار نیستند. خدای من ، برخی از لحظاتی که مخاطب را از خنده غر می زند ، در واقع بسیار غم انگیز و خشن است.
فقط به این دلیل که چیزی برای خنده پخش می شود ، آن را خنده دار نمی کند.
هنگامی که ایزاک در پارکینگ احساس دوست دختر سکسی خود را می کند ، زمان آن بسیار سبک است. حتی تشخیص آنچه که قصد خنده دار بودن دارد را گمراه می کند.
جوک ها با کیفیت شوخ طبعی اندازه گیری می شوند نه با خلوص قصد نویسنده.
شخصیت ویلم دافو تا حدودی جذاب است و من بیشتر از اجرای خارج از نوع او لذت می برم.
صحنه گیج کننده در خانه آن فرانک مزخرف ساختگی و پناهی است. اولاً ، احساس می شود (به شیوه ای گمراه کننده) یک اتفاق سورئال رخ داده است.
دو گردشگر آمریکایی شروع به اره کشی صورت در مخفیگاه اتاق زیر شیروانی می کنند ، و غریبه های اروپایی اطراف با کف زدن پاسخ می دهند؟
پوچ است و احمقانه نشاط آور نیست.
لورا درن ، به عنوان فرنی (مادر هیزل) ، کمی دور از ذهن است.
بلعیدن درن معمولاً سخت است. اجرای او به طور مداوم شامل یک تیک عجیب و غریب است. حالت صورت بیش از حد بلند پروازانه یا لمس ملودرام (من به طور خاص به Blue Velvet فکر می کنم).
اما در TFIOS ، او بیش از حد صابون است. تمام لحظات پیوند مادر و دختر دردناک است. و هنگامی که او حوله را نشان می دهد ، کسی برای لحظه ای باور دارد که فرنی تازه از وان پریده است؟
تنها چیزی که می بینم لورا درن است که وانمود می کند حوله ای را به تن دارد.
شایلین وودلی مثل همیشه خوب است. او در یک فیلم بسیار خوب "تماشایی اکنون" بهترین است و یکی از عناصر بازخرید کننده خروپف دلهره آور الکساندر پین است ، "فرزندان".
فیلم با این فرض پیش می رود که یک بیننده احساس همدردی بی چون و چرا با هزل خواهد کرد . اگر بخواهم رک بگویم ، او کاملاً بی ادب است و لزوماً دوست داشتنی نیست.
تا آنجا که داستان پیش می رود ، کسل کننده و دلگیر است. من با احساس عدم تحقق ، گیج و شکست خوردن از تئاتر بیرون رفتم.
پلیس تماشا می کرد که چگونه خروجی را بیرون می کشم ، چوب شب خود را نشان می دهم و صدای خنده راضی می کنم. اما من بیش از حد در فکر فرو رفته ام که راههای شرورانه او را نمی شناسم.
سوالی که مدام از خودم می پرسم: مالش چیست؟
خواهرم کتاب را خواند ، بنابراین من پرسیدم او.
"چه چیزی در معرض خطر است؟ من قرار است چه چیزی را از این داستان بردارم؟"
"من فکر کردم که خوب است آنها یک شب را با هم بگذرانند او درگذشت. "
بنابراین یک نکته فروش وجود دارد: تحول تجربه جذب شدن و غرق شدن در مفهوم عاشقانه عاشقانه است.
من ارزش تجربی صفر را در این می یابم روایت ، از آنجا که گویا شایستگی یک کمدی عاشقانه غیرمنتظره در "احساس عاشقانه" وجود دارد.
اکثر مردان به همین ترتیب هستند. این یک کیفیت بازخرید نیست. ما از احساس swooning رضایت نمی گیریم.
به همین دلیل است که اکثر "فیلم های قرار ملاقات" بد هستند.
اما هر کسی بزرگتر از بیست سال (بدون نوستالژی کتاب) متوجه خواهید شد که این یک فیلم فرعی است. لطفا شخصیت مهم خود را به خطای ستارگان بخت ما بکشید.
به جای آن به Edge of Tomorrow ، 22 Jump Street ، Maleficent یا How to Train Your Dragon 2 مراجعه کنید.
در هر چهار حالت بیشتر بخندید (و لحظات خوبی داشته باشید).
دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 (خطای ستارگان بخت ما) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من به آن "1" می دهم زیرا IMDb به من اجازه نمی دهد 0 بدهم. من قبلا هرگز نظری ننوشتم ، اما دیدن میانگین 8.5 این احساس را در من ایجاد کرد که دیگر هرگز نمی توانم به IMDb اعتماد کنم.
من معمولاً نمرات فیلم را در IMDb بررسی می کنم تا تصمیم بگیرم که آیا باید آن را در سینماها تماشا کنم. زیر 7 لنگ است (به جز کمدی هایی که امتیاز کمتری می گیرند). 7 تا 8 شاید. 8 و بالاتر باید ببینید (به جز این فیلم). با دیدن 8.5 با هیجان به تئاتر رفتم. امیدوارم شخصی مثل من آنجا باشد و قبل از اینکه وقت و هزینه خود را با آن هدر دهد ، این بررسی را بخواند.
آنچه من دیدم: کسل کننده ، افسرده ، بدبین ، بدبین ، متوسط به نظر می رسد تا دختر کمی خوش چهره سرطان ریه. مخاطب به این باور می رسد که او باهوش است زیرا او 1000 بار همان کتاب را خوانده است (این کار هوشمندانه نیست) و به دانشگاه می رود (که واقعاً این طور نیست).
او به یک گروه حمایتی که در آن از بازماندگان خونگرم ، مسیحی ، سرطانی (که به نظر می رسد مانند یک بازنده باشد) به جوانان مبتلا به سرطان کمک می کند.
در آنجا ، او با 2 شخصیت ملاقات می کند: 1) پسر سرطانی چشم که مجبور است آنها را از بین ببرد و یک دوست دختر بزرگ (و برای او خوب است) که 10 دقیقه بعد او را ترک خواهد کرد. 2) دوست او ، مردی فوق العاده ورزشکار ، زیبا ، بسیار با اعتماد به نفس (حتی اگر او یک باکره باشد (بله راست * چشمهایش را می چرخاند *)) که همچنین یک بازمانده از سرطان است (یک پای خود را به این علت از دست داد ، اما به طور متناقضی هنوز هم بسیار ورزشکار است).
گرچه ارزش او در بازار گوشت بسیار بالاتر از ارزش دختر قهرمان داستان است ، او فقط چشمش به او است ، حتی بدون اینکه او چیزی بگوید جز افسرده کننده ها.
در در پایان جلسه ، اگر ورزشکار ، زیبا و با اعتماد به نفس کافی نیست ، دختری از کنار او عبور می کند و سعی می کند توجه او را جلب کند (تا نشان دهد حتی دختران دیگر نیز به او علاقه مند هستند) ، تا دختر اصلی مطمئن شود که او یک مرد آلفا ، اما او هنوز هم به او سخت می دهد (زیرا در هر فیلم عاشقانه یک پسر باید خود را حتی فراتر از سایه تردید ثابت کند که او مرد یک دختر خسته کننده است) (استثنا این است که 2 پسر عالی بازی می کنند برای همان دختر (گرگ و میش))).
آنها شروع به صحبت با تلفن می کنند و او کتاب مورد علاقه خود را به او قرض می دهد.
پسر سرطانی پا می گوید که کتابش شگفت انگیز است. و از آنجا که دختر سرطان برت منهدم سوالات احمقانه ای دارد که می خواهد از نویسنده بپرسد ، او تصمیم می گیرد هر دو را به اروپا سفر کند تا با نویسنده کتاب صحبت کند. او می تواند هر چیزی را برای خودش بدست آورد ، اما تصمیم می گیرد یک بار در زندگی آرزوی ویژه سرطان خود را به او بدهد ، حتی اگر آنها دوست پسر / دوست دختر نیستند ، آنها رابطه جنسی نداشته اند ، حتی هنوز بوسه نکرده اند.
دکتر او زشت ترین بازیگر است ، بنابراین شما می دانید که او پسر بدی خواهد شد. او به او می گوید که به هیچ وجه نمی تواند سفر را ادامه دهد! او به هر حال می رود (واضح است).
در کشور رمانتیک عمومی اروپا ، پسر تصمیم می گیرد از یک تاکس استفاده کند (که همه مردان دوست دارند از آن استفاده کنند ... نه!) تا او را به یک شام بسیار گران برساند (که اگرچه سرانجام مجبور به پرداخت آن نیست ، اما از اینکه می توانست هزینه او را پرداخت کند بسیار خوشحال بود.).
به نظر می رسد نویسنده یک پسر منطقی است ، کلماتی که کتاب به همان شکلی که باید پایان می یافت ، که سوالاتش احمقانه است و او یک آدم برفی / خودشیفته خراب است (که همه واقعیت است) است.
او ناراحت می شود ، پسر او را دلداری می دهد و به او می گوید آنها می توانند پایان بهتری نسبت به نویسنده بنویسند (نه نمی توانست ، و اگر چنین است ، چرا او نمی تواند؟ و چرا آنها در وهله اول آمده اند؟) ، آنها تصمیم گرفتند به خانه آن فرانك بروند. او به دلیل سرطان ریه از رفتن به طبقه بالا خسته شده است. هنگامی که او در مکانی است که آن فرانک مخفی شده است ، پسر را می بوسد. گردشگران دیگری که در آنجا بودند برای بی احترامی آشکار رنج آن به دلیل نازی بودن کف می زنند (این تنها توضیح منطقی است). این کف زدن آنها را به داشتن رابطه جنسی تشویق می کند.
در این مرحله من و دوست دخترم در حال بحث و گفتگو درباره بیرون رفتن از تئاتر قبل از پایان بودیم ، زیرا این کار بسیار بد و کلیشه ای بود ، اما ما ماندیم ، به هر حال پایان جبران همه این گاوها شگفت انگیز بود ...
آنها به آمریکا برمی گردند. گای دوباره به سرطان مبتلا شده و افسرده می شود (او این را قبل از رفتن به اروپا می دانست ، اما اکنون فقط در مورد آن افسرده می شود ، نه؟!). در افسردگی او صحبت با دختر را متوقف می کند (زیرا فیلم های عاشقانه به یک لحظه جدایی غم انگیز احتیاج دارند که همیشه پس از چند روز با گفتگو به راحتی حل می شود) او دوباره شروع به صحبت با دختر می کند ... درباره مرگ. دختر مداحی را برای پسر می نویسد ، و آن را برای او می خواند. پسر می میرد ، وقت آن است که او مداحی را بخواند (من فکر می کنم: بدیهی است که او دیگر قرار نیست همان چیز را بخواند ، زیرا این برای مخاطبان فیلم خسته کننده خواهد بود) و سپس آن را نمی خواند! (چه؟! چه کسی آن را دید غیر از همه!). او تصمیم می گیرد به جای حقیقت ، در مراسم تشییع جنازه خود احساس کند دروغ خوبی احساس می کند ، زیرا او یک ترسوی خودشیفته اصلاح طلب است.
دختری کاغذی دریافت می کند که پسر سرطانی پا قبل از مرگ برایش نوشت. من به سختی به یاد می آورم ، اما این برخی از BS عاشقانه است. پایان.
همچنین صحنه ای وجود دارد که من دقیقاً به خاطر نمی آورم چه زمانی در فیلم The Fault in Our Stars باشد که نشان می دهد خودشیفتگی در دختر چقدر عمیق است: او می گوید که می داند وقتی می میرد ، والدینش نیستند دیگر قادر به انجام هر کاری خواهد بود ، کوچک می شود و می میرد ، زیرا او مرده است. پدر و مادرش مانند این هستند: نه ، ما نیستیم. از خود بگذرید.
برجسته ترین فیلم: پسر دیگری برای مدت کوتاهی ویولن می نوازد.
دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 (خطای ستارگان بخت ما) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تقریباً غیرممکن است که فیلمی درباره بیماری لاعلاج بسازیم و آن را از صمیم قلب نسازیم. The Fault in Our Stars قلب خود را در جای درست قرار داده است، اما - وای! - با آرزوی اینکه کسی گرد و غبار و درهم و برهم و قطعات شکسته شده را از روی فیلمنامه تکان دهد بیرون می روید تا بتواند با کارایی بیشتری جریان یابد. اینجا فیلمی است که آنقدر مشغول عمیق بودن است که شخصیتها احساس میکنند در دام حیلههای داستانی و دیالوگهای کهنه افتادهاند.
خطای ستارگان بخت ما بر اساس کتاب پرفروش جان گرین، شایلین وودلی با استعداد در نقش هیزل گریس لنکستر بازی میکند. ، یک نوجوان مبتلا به سرطان تیروئید مرحله 4 با متاستاز در ریه های او. او از 13 سالگی با این بیماری زندگی می کند و اکنون با یک کانول بینی دور یک مخزن اکسیژن می چرخد. هازل دور، کمی احمقانه و بیش از کمی بدبین نسبت به جهان است. به عبارت دیگر، او یک نوجوان عادی است. والدینش او را مجبور می کنند تا در یک گروه حمایت از نجات یافتگان از سرطان شرکت کند که توسط یک رهبر گروه بیش از حد احساسی هدایت می شود و هر جلسه را با باز کردن یک فرش بزرگ با یک تصویر بزرگ - و تا حدودی ناراحت کننده - از عیسی روی آن آغاز می کند.
یک روز در گروه او با آگوستوس واترز (انسل الگورت)، نوجوانی آشنا می شود که با اطمینان اعلام می کند که از استئوسارکوم رنج می برد که قبلاً قسمت پایین پای راستش را گرفته است. او پسر خوبی است که هیزل وقتی با او در راهرو برخورد می کند با او آشنا می شود. مقاومت کمی از هر دو طرف در مورد احساس آنها نسبت به یکدیگر وجود دارد و در یک چشم به هم زدن عاشق می شوند.
این کم و بیش تمام چیزی است که باید بدانید. ارتباط بین هیزل و آگوستوس واقعاً بر اساس شیمی نیست، بلکه بر اساس این واقعیت است که هر دو از بیماری لاعلاج رنج می برند. فیلم جریان زندگی واقعی را ندارد، اما بر اساس قراردادهای داستان ساخته شده است. همه چیز در رابطه آنها برای تأثیر محاسبه می شود، ما به جای روایت، حقه می گیریم. به عنوان مثال، آگوستوس یک پاکت سیگار را دور خود حمل می کند و گهگاه یکی را در دهان خود می گذارد. هیزل منزجر شده است اما آگوستوس این توضیح را ارائه می دهد: "آنها تو را نمی کشند مگر اینکه آنها را روشن کنی. و من هرگز یکی را روشن نکرده ام. این یک استعاره است، ببین: تو چیزی که می کشی را درست بین دندان هایت می گذاری، اما نمی کنی. به آن قدرت بده تا قتل خود را انجام دهد. یک استعاره." خوب است، اما منظره آگوستوس با سیگار در دهانش به همان اندازه که به نظر می رسد مضحک به نظر می رسد. آنقدر سیگار خاموش را در دهانش می گذارد که می خواهیم او را از او بگیریم و بگوییم "بس کن!" فیلم مملو از لحظات عجیبی از این دست است. داستان فرعی عجیبی در مورد کتابی وجود دارد که هیزل بارها و بارها توسط نویسنده مرموزی به نام پیتر ون هاتون خوانده است که ظاهراً در جایی در آمستردام در گوشه نشینی ناپدید شده است. پس از یک سری مشاجرات طولانی و بیهوده با پزشکان و با والدین هیزل، او و آگوستوس دعوت نامه ای را می پذیرند که برای ملاقات با او به آمستردام پرواز کنند. نقش ون هاتون در یک اجرای عصبانی توسط ویلم دیفو بازی میشود که به نظر میرسد از یک فیلم متفاوت بازدید میکند. هیزل و آگوستوس از خانه آن فرانک دیدن می کنند. طبیعتا، هیزل برای بالا رفتن از سری پله های شیب دار مشکل دارد. وقتی او به اتاق زیر شیروانی معروف می رسد، توجهی به این واقعیت نمی شود که آنها در مخفیگاه معروف آن فرانک هستند. در عوض، صحنه با اولین بوسه هیزل و آگوستوس به اوج می رسد، که همه غریبه های اطراف آنها شروع به تشویق می کنند.
خطای ستارگان بخت ما هرگز واقعاً به این موضوع نمی پردازد که زندگی با سرطان چگونه است، یا اجتناب ناپذیری که جان شما را می گیرد. دیالوگ ها به آرامی حول این موضوعات می رقصند اما هیچ کس در مورد بحث درباره آنها جدی نمی شود. آنها می دانند که قرار است بمیرند، اما نه آگوستوس و نه هیزل هرگز به کار جدی بحث در مورد آنچه طرف مقابل است نمی پردازند. آگوستوس در مورد "فراموشی" زیاد صحبت می کند که نشان می دهد او یک آتئیست است، اما فیلم به آنجا نمی رسد. ما از ابتدا می دانیم که یک یا هر دو شخصیت قبل از تمام شدن فیلم با پرده آخر روبرو می شوند، اما آخرین اکت فیلم یک مجموعه طولانی – بسیار طولانی – از قسمت های آهسته در مورد مداحی ها و آرزوهای پایانی است که ادامه دارد و ادامه دارد. باید اشک ما را برانگیزد، اما به جای آن متوجه میشوید که ساعتتان را چک میکنید.
هیزل در ابتدا به ما اطلاع میدهد که "درد شایسته احساس است." ما موافقیم، اما خطای ستارگان بخت ما میتواند درد بسیار بیشتری و کاتارسیس بسیار کمتری داشته باشد. شخصیتها حرف میزنند، حرف میزنند، حرف میزنند و حرف میزنند، اما هیچ چیزی که باید بگویند معنای واقعی ندارد. مرگ اجتناب ناپذیر این داستان است، اما لحن تدفین طولانی و کشیده ای در سومین پرده فیلم وجود دارد که با امید و پایانی بسیار همراه است که احساس می کند شادترین پایان غم انگیزی است که تا به حال دیده اید.
دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 (خطای ستارگان بخت ما) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من تریلر خطای ستارگان بخت ما را دیدم، بدیهی است که به عنوان یک فیلم بزرگ اشک آور به بازار عرضه شد، عنوان برگرفته از نقل قولی از جولیوس سزار توسط ویلیام شکسپیر است، "بروتوس عزیز، تقصیر در ستارگان ما نیست، بلکه در خودمان است، برای ما. زیردستان هستند"، اساساً به این معنی است که تقصیر در شخصیت های اصلی ستاره است، من امیدوار بودم چیزی ارزش وقتم را داشته باشد. اساساً هازل گریس لنکستر نوجوان (شایلین وودلی دیورجنت) در ایندیاناپولیس زندگی می کند، او سرطان پایانی تیروئید دارد که به ریه هایش گسترش یافته است. مادرش فرانی (لورا درن) که او را افسرده میدانست، اصرار میکند تا در یک گروه حمایتی هفتگی بیماران سرطانی شرکت کند تا با افرادی که دچار همان مشکل میشوند دوست شود. در آنجا هیزل با آگوستوس "گاس" واترز (آنسل الگورت از راننده کودک) آشنا می شود، او پای خود را به دلیل سرطان استخوان از دست داده است، اما از آن زمان ظاهراً بدون سرطان بوده است، آنها در خانه او به خاطر سرگرمی هایشان با هم پیوند می زنند. هر دو توافق کردند که کتاب مورد علاقه یکدیگر را بخوانند، هیزل یک مصیبت امپراتوری را توصیه می کند، رمانی درباره دختری سرطانی به نام آنا که به موازات تجربه او است، و آگوستوس به هازل کانتر شورش می دهد. آنها در هفته های بعد از طریق متن در تماس هستند و به هم نزدیک تر می شوند، گاس هنگام اتمام کتاب ابراز ناراحتی می کند، پایانی ناگهانی دارد (در وسط جمله به پایان می رسد)، هیزل به نویسنده مرموز پیتر ون هوتن (ویلم دافو) می گوید. ) پس از انتشار کتاب به آمستردام عقب نشینی کرد، از آن زمان دیگر خبری از او نشد. هفتهها بعد، گاس به هزل میگوید که دستیار ون هوتن، لیدویج (لوته وربیک) را ردیابی کرده است، هیزل از طریق ایمیل با ون هوتن مکاتبه میکند، او مینویسد که میخواهد درباره پایان مبهم رمان بیشتر بداند، ون هوتن پاسخ میدهد که او فقط مایل به پاسخگویی است. سوالات او به صورت حضوری هیزل از مادرش میپرسد که آیا میتواند برای ملاقات با او به آمستردام سفر کند، اما فرانی به دلیل مشکلات مالی و پزشکی قبول نمیکند، گاس به او پیشنهاد میکند از "آرزوی سرطان" بنیاد Make-A-Wish خود استفاده کند، اما او قبلاً از آن برای رفتن به دیزنی استفاده کرده است. جهان گاس و هیزل به یک قرار پیک نیک می روند و شروع به عاشق شدن می کنند، او او را با بلیط های آمستردام غافلگیر می کند، یک شکست پزشکی وجود دارد، اما پزشکان هیزل اجازه سفر را می دهند، آنها انتظار دارند که او به زودی از انجام هیچ کاری ناتوان شود. هیزل و گاس به آمستردام میرسند، آنها در یک رستوران گرانقیمت رزرو میکنند که هزینه آن توسط ون هوتن پرداخت شده است، در طول غذا، گاس به عشق خود به هیزل اعتراف میکند. بعدازظهر روز بعد، آن ها ون هوتن را در خانه اش ملاقات می کنند، اما وقتی متوجه می شوند او یک الکلی است، شوکه می شوند، لیدویج بدون اطلاع او هزینه سفر و شام را پرداخت کرده است، او با عصبانیت او هیزل را برای جستجوی پاسخ طعنه می زند، و وضعیت پزشکی او را تحقیر می کند. هیزل، کاملاً مضطرب ترک میکند، لیدویج آنها را دعوت میکند تا به گشت و گذار بروند تا تجربه ویران شدهشان را جبران کنند. گاس و هیزل آن شب را با هم در هتل خود می گذرانند و برای اولین بار با هم رابطه جنسی برقرار می کنند، روز بعد گاس به او می گوید که سرطانش بازگشته و در سراسر بدنش منتشر شده و پایان یافته است، هیزل دلش شکسته است و بیان می کند که زندگی چقدر می تواند ناعادلانه باشد. با بازگشت به ایندیاناپولیس، وضعیت سلامتی گاس بدتر می شود، او را به آی سی یو می برند و متوجه می شود که نزدیک به مرگ است. گاس دوست صمیمی نابینای خود آیزاک (نات ولف) و هیزل را به مراسم پیش از تشییع جنازه خود دعوت می کند، جایی که آنها مداحی هایی را که هر دو آماده کرده اند ارائه می کنند، هیزل به او می گوید که زمان کوتاه آنها را با هیچ چیز عوض نمی کند. گاس هشت روز بعد می میرد، هیزل از دیدن ون هوتن در مراسم تشییع جنازه شگفت زده می شود، او به او می گوید که گاس از او خواسته بود در مراسم خاکسپاری او شرکت کند تا سفر خراب را جبران کند. ون هوتن به او می گوید که رمانش بر اساس تجربیات دخترش آنا است که در سن جوانی بر اثر سرطان خون درگذشت، او یک تکه کاغذ می دهد، او آن را پیچ می کند و از او می خواهد که برود. بعداً، هزل با صحبت با آیزاک، متوجه میشود که گاس از ون هوتن خواسته است که به او کمک کند تا برای او مداحی بنویسد، او کاغذ پیچخورده را بازیابی میکند، این گاس است که درباره پذیرش مرگش و عشقش به او مینویسد. او به پشت روی چمن خود دراز می کشد و به ستاره ها نگاه می کند، در حالی که به یاد آگوستوس می افتد، لبخند می زند و می گوید: "باشه، آنها روش خاصی برای گفتن "دوستت دارم". همچنین سم ترامل از True Blood در نقش مایکل لنکستر، آنا دلا کروز در نقش دکتر ماریا، رندی کویتز در نقش دکتر سیمونز، دیوید والن در نقش پدر گاس و میلیکا گویچ در نقش مادر گاس بازی میکنند. وودلی اجرای جذابی ارائه میدهد، در حالی که دائماً لولههای تنفسی را به تن میکند، الگورت علیرغم برخی دیالوگهای جذاب دوستداشتنی است، آنها یک زوج محکوم به فنا باورپذیر هستند، بدیهی است که پر از احساسات و لطافت، و بیتهای دستکاریکننده است که سعی میکند اشک را دربیاورد، اما همینطور است. شوخ و سرگرم کننده در مکان های مناسب، درام رمانتیک بدی نیست. ارزش دیدن داشتن!
دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 (خطای ستارگان بخت ما) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چیزی که جان گرین را برای نوشتن شش رمان خود، از جمله "گسل در ستارگان ما" ترغیب کرد، رنجی بود که او در طول دوره پنج ماهه خود به عنوان کشیش دانشجو در یک بیمارستان کودکان شاهد بود. او در مصاحبهای با The Sydney Morning Herald توضیح داد که چگونه این تجربه دیدگاههای مذهبی و اجتماعی او را شکل داد: «من در مدرسه الهی ثبتنام کردم و فکر میکردم که میخواهم وزیر شوم - من اسقفی هستم - اما من از این تصور خیلی رد شدم. به سرعت در حین کار در بیمارستان." یکی از درسی که او آموخت، لذتی بود که در یک زندگی کوتاه یافت می شود، موضوع اصلی این اقتباس سینمایی. گرین دارای دو رشته تحصیلی در زبان انگلیسی و مطالعات مذهبی است که به توسعه و فروش رمان کمک کرد. در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز بود، بنابراین پرداختن به فیلم اجتنابناپذیر بود، بهویژه در زمانی که کتابهای بزرگسالان جوان به دختران نوجوانی خدمات میدهند که هالیوود آنها را شکست داده است.
من رمان را نخواندهام. اما از تماشای فیلم و آگاهی از پیشینه گرین مشخص می شود که استعاره های مذهبی در هر دو متن بررسی شده است. این اقتباس درباره هزل، دختر نوجوانی است که در کودکی به دلیل سرطان تیروئید تحت درمان قرار گرفت و اکنون مخزن اکسیژن را همه جا با خود حمل می کند. به دلیل ضعف در ریه ها، او بی حوصله، تنها و آماده مرگ است. در یک گروه بهبودی، او با مرد جوانی به نام آگوستوس آشنا می شود که یکی از پاهای خود را به دلیل سرطان از دست داده است و آنها با ایده یک رابطه بازی می کنند. گرین از طریق ارزش های مذهبی خود از هر دو شخصیت به عنوان استعاره ای برای رنج مسیح استفاده می کند. مسیح در سی و سه سالگی درگذشت، اما کتاب مقدس نشان می دهد که مرگ او به زندگی مردم کمک کرد. به همین ترتیب، یکی از سطرهای کلیدی فیلم «درد باید احساس شود» است که بر اهمیت درک آمادگی فرد برای مرگ و همچنین به یاد آوردن افراد با علاقه پس از مرگ تاکید می کند.
عنوان فیلم داستان مبهم تر است اما مفاهیم کتاب مقدس خود را نیز در بر می گیرد. علاقه عشقی در فیلم The Fault in Our Stars آگوستوس است که نام قابل توجهی در کتاب مقدس است. سزار آگوستوس، فرمانروای امپراتوری روم، زمانی که دستور سرشماری برای همه افراد زنده را صادر کرد، در تولد مسیح تأثیرگذار بود. مردم برای ثبت نام باید به شهرهای خود باز می گشتند، که یوسف را به بیت لحم و جایی که مسیح متولد می شد فرستاد. ستاره بیت لحم مردم را به کشف تولد مسیح و بعداً رنج رستگاری سوق داد. آگوستوس شخصیتی شبیه مسیح است، ستاره ای برای هیزل، زیرا به او کمک می کند تا با افزودن عشق و شادی به زندگی او، علی رغم اجتناب ناپذیر بودن مرگشان، زیبایی درد را کشف کند.
یک صحنه اولیه در فیلم The Fault in Our Stars برخی از این ایده ها را مسخره می کند و گروه بهبودی توسط یک مرد مذهبی سازماندهی می شود که یک تشک با تصویر عیسی روی آن پهن می کند. این صحنه خنده دار و بدبینانه است زیرا به راحتی می توان با دیدن آنچه که بچه ها از سر گذرانده اند او را مسخره کرد. اولین شات از پای تیتانیومی آگوستوس تکان وحشتناکی می دهد. این یکی از معدود لحظات واقعی فیلم است. با این حال، همین مضامین مذهبی در کتاب گرین باید بسیاری از مردم را تحت تأثیر قرار داده باشد. گرین بخشی از کلیسای اسقفی است، فرقهای از مسیحیت، که میتوانست بر اعتبار رمان افزوده باشد. استفنی مایر از طریق گرگ و میش ارزشهای مذهبی محافظهکارانه را به کالایی غنی تبدیل کرد و مورمونیسم ناگهان دوباره سرد شد.
در پی محافظه کاری گرگ و میش، مایه شرمساری است که این ماده جذاب با چنین رفتار ریسک گریزانه ای مواجه شده است. کارگردان فیلم جاش بون بود که تنها ویژگی دیگرش Stuck in Love بود. کارگردانی او فاقد خلاقیت است و فیلم از طولانی شدن آن رنج می برد. کار دوربین تا حد زیادی ایستا است و جهت صحنه سازی کمی به بازیگران داده شده است که یا ایستاده اند یا نشسته اند. بهترین انتخابی که او انجام می دهد این است که دوربین را در نمای نزدیک روی صورت هیزل قرار دهد. نقش او را Shailene Woodley (The Descendants, Divergent)، یک بازیگر جوان با استعداد است که به دلیل عبارات طبیعی که روی پیشانی خود پیدا می کند، مطالب را مطرح می کند. در یک جلسه اولیه گروهی، او ناراحتی خود را با نگاه کردن آگوستوس به او تنها از طریق عبارات او، بدون کلام، نشان می دهد. برعکس، بون به انسل الگورت اجازه می دهد تا با سبک نمایشی بازیگری و چنان زیبایی آشکاری که باورپذیری شخصیت تقریباً کامل او را کاهش می دهد، بیش از حد بازی کند.
بخشی از تقصیرها باید متوجه منبع و فیلمنامه نویسان فیلم باشد. اسکات نوستادتر و مایکل اچ. وبر The Spectacular Now را نوشتند، اما فیلمنامه آنها به شدت فاقد تضاد بین بازیگران اصلی است. خوشگذرانیهای آگوستوس و هیزل فیلم را از هر تنشی خالی میکند. آنها نسبت به بلا و ادوارد محافظهکاران بهتری هستند و در مورد اجتنابناپذیری فراموشی بحث میکنند، اما طرحریزی پیرامون آنها کسلکننده است و مانند فصلهای کتاب بهطور فزایندهای اپیزودیک است. از شخصیتهای بزرگسال نیز بسیار کم ساخته شده است، به طوری که لورا درن نقش بسیار بدنویسی شدهای به عنوان مادر هیزل را به عهده دارد. تضاد بیشتر می توانست از طریق خواسته های هر دو گروه والدین ایجاد شود. گرگ و میش بیش از همه در مورد عفت بود، اما آن را به خوبی در زیر ژانر خون آشام پنهان کرد. خطای ستارگان بخت ما نیز به سرنوشت مشابهی دچار میشود: درباره مرگ، غم و خاطره است، اما زمان بسیار بیشتری را صرف این میکند که آیا هیزل و آگوستوس باید قرار ملاقات بگذارند یا نه و در اطراف آمستردام بگردند. این یک ظلم به تجربیات گرین است زیرا او رنج واقعی را دید که در اینجا آنطور که باید ترجمه نمی شود.
دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 (خطای ستارگان بخت ما) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
از رفتن به فیلم The Fault in Our Stars عصبی بودم. من واقعاً از کتاب خوشم آمد، اگرچه کمی هیپ شده بود، و میدانستم که تریلرها فیلم را شبیه به یک اقتباس ساده و تا حدودی «هیپ» میکنند. با این حال، فیلم شک و تردیدهای من را از بین برد و احتمالاً غم انگیزترین فیلمی است که در طول سال یا برای مدتی طولانی خواهید دید.
برای همه شما که کتاب پرفروش را نخوانده اید، The Fault in Our Stars به دنبال هیزل (شالین وودلی)، دختر جوانی است که از سرطان رنج می برد. او در مورد وضعیت خود تلخ و بداخلاق است. او هیچ دوست ظاهری ندارد (یکی از دوستان او در رمان از فیلم جدا شده است)، و او احساس می کند که او فقط یک "نارنجک" است که در انتظار پریدن است. مادرش (لورا درن) از او می خواهد که به مشاوره گروهی در کلیسای محلی برود. اینجا جایی است که او با آگوستوس واترز (انسل الگورت)، پسری که در نهایت او را از روی پاهایش جارو می کند، ملاقات می کند.
از همان ابتدا، مشخص است که وودلی در اجرای خود می درخشد. تا پایان فیلم خیلی به او وابسته می شویم. بازی او شخصیت را از صفحات کتاب زنده می کند. سرطان او را ناقص کرده است. نه به معنای فیزیکی، بلکه در این واقعیت که او سعی می کند پوسته ای در اطراف زندگی خود بسازد و از نزدیک شدن کسی می ترسد زیرا فکر می کند هر لحظه ممکن است بمیرد. رابطه او با آگوستوس با چنان شیمی بزرگی تقویت می شود که می توانید فرض کنید آنها در واقع یک زوج هستند. الگورت که قبلاً در فیلم The Fault in Our Stars Divergent با وودلی بازی کرده بود در این زمینه نیز عالی است. او مطمئناً بعد از خطای ستارگان بخت ما نام بیشتری برای خود خواهد ساخت. شیمی آنها کمک می کند تا فیلم - که می تواند فقط به عنوان یک جشن اشک کوبنده به نمایش درآید - به چیزی تبدیل شود که همه چیز به طور طبیعی اتفاق می افتد بدون اینکه آن را بیش از حد اجباری یا ساختگی احساس کند.
اما متأسفانه، ناامید کننده نیست. به هر حال، فیلم هنوز یک جشن اشک است. ما می دانیم که برای یک اوج عاطفی عظیم آماده شده ایم. ما می دانیم که سرطان برای همیشه وجود دارد. ما می دانیم که قرار است گریه کنیم. با این حال ما برای سفر همراه می شویم زیرا احساس می کند حقیقت دارد. زمانی که فیلم کمی بیشتر از دو ساعت به پایان رسید، احساس کردم طولانی است، اما هرگز از سواری لذت نبردم. حتی با خواندن کتاب، وقایع فیلم باز هم سختتر از آنچه انتظار داشتم، برخورد کردند و در نتیجه چندین بار چشمهای پر از اشک به وجود آمدند. با این حال، نمیتوانم همین را برای سایر افراد حاضر بگویم، زیرا چندین هق هق از پشت سرم شنیدم، و حتی برخی از آنها در تیتراژ ماندگار شدند. خطای ستارگان بخت ما تا انتها یک ترن هوایی احساسی است، پس آماده باشید.
بازیگران مکمل به طرز تحسین برانگیزی از بازیگران اصلی حمایت می کنند. درن در نقش مادر هیزل یک اجرای دلخراش و واقعی است. شخصیت او توضیح می دهد که حتی اگر هیزل بمیرد، او همچنان یک مادر خواهد بود، و آیا ما آن را از دست می دهیم. همچنین ویلم دفو، در یک شخصیت خشن و ناخوشایند دیگر، و همچنین نات وولف از گروه برادران برهنه که نقش دوست عاشقان را بازی می کند، نقش آفرینی می کند. قبلاً شایع شده بود که او در اقتباس دیگری از جان گرین به نام Paper Towns بازی خواهد کرد، پس مراقب آن باشید.
از نظر فیلمسازی واقعی، چند ابهام وجود دارد که نیاز به بررسی دارد. در نزدیکی ابتدای فیلم، به نظر می رسد که فیلم توسط تدوینگری که اصلاً تجربه ای ندارد، بریده می شود. من هرگز در نقدهایم به ویرایش نمی پردازم، اما لحظات استثنایی بدی در ویرایش و ویرایش صدا وجود دارد. گاهی اوقات به نظر می رسد که فیلم در حال تبدیل شدن به یک فیلم اکشن با برش های نسبتاً سریع است که صرفاً به خاطر داشتن یک زاویه متفاوت انجام می شود.
در پایان، The Fault in Our Stars شما را رها می کند. در اشک این یک سفر احساسی همراه با دو کودک مبتلا به سرطان است و به ما یادآوری میکند که زندگی را به بهترین شکل انجام دهیم و هرگز اجازه ندهیم عناصر نامطلوب در زندگی ما را از زندگی کردن که میخواهیم باز دارد. ما، مانند شخصیتها، میتوانیم انتخاب کنیم چه کسی یا چه چیزی به ما آسیب میزند. بنابراین، اگر میخواهید احساسات خود را از بین ببرید، بگذارید خطای ستارگان بخت ما به شما صدمه بزند زیرا خیلی خوب است.
برای بررسیهای بیشتر، به سایت ragingfilm.com مراجعه کنید.
دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 (خطای ستارگان بخت ما) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
خطای ستارگان بخت ما محبوب جوانان بود. دخترم چه زمانی به یک پیشنمایش پیشنمایش میروید، نوعی که در آن یک جلسه پرسش و پاسخ مستقیم از طریق ماهواره با ستارهها دارید.
بهعنوان یک والدین در نهایت از خود میپرسید که چرا میخواهید یک فیلم عاشقانه درباره جوان ببینید. افراد مبتلا به سرطان؟ در این مورد جوانان زیبا در یک فیلم هالیوودی. من یک خواهر و برادر داشتم که در سنین جوانی سرطان داشت، وحشتناک بود، یک کابوس بود و هیچ چیز شبیه خطای ستارگان بخت ما نبود.
هیزل (شالین وودلی) سرطان دارد. او به یک گروه حمایت از سرطان می رود و در آنجا با آگوستوس (انسل الگورت) یک بازمانده سرطان یک پا آشنا می شود. هر دو دارای شوخ طبعی و دیدگاهی غیرمتعارف از زندگی هستند. در بازدید از آمستردام برای دیدن نویسنده ای منزوی و الکلی، آنها عاشق می شوند.
این واقعیت که آنها در اتاق زیر شیروانی آن فرانک که در آن جمعیت کف می زنند، بوسه می زنند، به شما می گوید که خطای ستارگان بخت ما تمام چیزی را که باید بدانید خطای ستارگان بخت ما را به شما می گوید. هیچ طعمی ندارد.
این کار جذاب شروع می شود، مانند مبارزه ای رواقی در برابر احتمالات فیلمی با کمی طنز سیاه. سپس بی اثر می شود، واقعاً راه به جایی نمی برد، روایت مزاحم می شود و سپس ساخارین وارد می شود.
دانلود فیلم The Fault in Our Stars 2014 (خطای ستارگان بخت ما) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
وای. از آنجایی که یک کتابخوان مشتاق هستم، همیشه در مورد تماشای کلمات کتابهای مورد علاقهام که در صفحه بزرگ تغییر شکل داده و به واقعیت تبدیل میشوند، شک دارم... اما TFIOS به کتاب وفادار ماند. فیلم از ابتدا تا انتها فوق العاده زیبا بود. بازیگران جوان فوق العاده بودند. کمدی در تمام نتهای مناسب قرار گرفت، عاشقانه باعث شد قلب شما لبخند بزند و تراژدی در قلب شما نقش داشته باشد. واقعاً اقتباس فوقالعادهای بود، و من معتقدم که تا حد امکان به کتاب وفادار ماند، بدون اینکه تغییرات زیادی در آنها وجود داشت. لحظه ای که تمام شد، می خواستم دوباره آن را تماشا کنم. به محض خروج از تئاتر، به اطراف نگاه کردم و حتی یک چشم خشک نشد. نه حتی مردها اگر شما از طرفداران پر و پا قرص کتاب هستید، مانند من... و در مورد اینکه آیا این درست می ماند یا خیر شک دارید. نباش. ستایش جان گرین برای اولین اقتباس سینمایی اش. این یک موفقیت مطلق بود. اگر می توانستم به آن نمره 10 از 10 می دادم... اما به "کامل" اعتقادی ندارم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.